ای ابرسیاه تو بروزگار ما میمانی!
- انتشار: ۸ جدی ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهگوناگون
- شناسه مطلب: 102682

اگر بخواهیم مفاهیمی چون جهالت، تاریکی، بداخلاقی، دروغ، دزدی، فریب، خشونت، بی سوادی، دشمنی، ویرانگری، افراط گرایی دینی و ضددینی و…. را بصورت عینی دریابیم و مشاهده و تجربه کنیم، کافی است یک روز و شب را در افغانستان، آن هم در کابل، آن هم در ساحه محل اقامت سیاست بازان و چوکی نشینان سپری کنیم. شب های پی هم بی برق کابل، عمق سیاهی جهالت را تجسم می بخشد؛ و دزدی برق مردم توسط زورداران و چوکی نشینان درچندقدمی ات بی شرمی و عادی شدن دزدی را نشان می دهد.
برای نجات این خاک و مردم هیچ راهی نمانده است؛ مگر “دگر” شدن از فرهنگ، ملیت، باورها، تاریخ، سیاست و کیاست و ….. و “انسان نو” شدن؛ چون همه تعلقات یادشده درپرتو همه نظام های منحوثه و لیدران خبیثه و رهروان ضاله به آزمون گرفته شدند و بوی گندشان جهان را معذب ساخت.
شکور اخلاقی
نظرات(۰ دیدگاه)