اولویتبندی و مسئولیت روشنفکری
- انتشار: ۹ حمل ۱۴۰۴
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 219859

اولویتبندی، یک اصل اساسی در زندگی است و در واقع، سنگ بنای یک زندگی هدفمند را تشکیل میدهد.
شخصی که از درک اولویتها عاجز باشد و نتواند خواستهها و اهداف خود را بر اساس اهمیت و ضرورت دستهبندی کند، هرگز به جایگاه شایستهای دست پیدا نمیکند و سرانجام با بیچارگی و نادانی از دنیا خواهد رفت.
برای مثال، تصور کنید، شخصی با فقر دست و پنجه نرم میکند و خانوادهاش در تأمین نیازهای اولیه با دشواریهای زیادی مواجه است؛ حال در چنین فرضی، او به جای تلاش و تأمین نیازهای معیشتی خانواده، پول قرض کند و به مسافرت برود یا برای خودنمایی، مهمانیهای اعیانی و پرهزینه بگیرد. بیتردید، چنین رفتارهایی ناشی از عدم درک اولویتها و نشانهای از نادانی است.
این قیاس را میتوان به اهالی قلم و روشنفکران جامعه نیز تعمیم داد.
بنابراین، اگر آگاهان و نخبگان یک جامعه، اولویتها و نیازهای واقعی جامعه را ندانند و به جای پرداختن به مسائل حیاتی، پراهمیت و ضرورتهای بنیادین جامعه، به مسائل بیاساس و حاشیهای بپردازند، نمیتوان آنها را به معنای واقعی کلمه “روشنفکر” قلمداد کرد؛ آنها در حقیقت معرکهگیرها و شعبدهبازهای قومی هستند که برای گرم کردن بازار خود، نقاب روشنفکری بر چهره زده و بدون تفکر و بدون مبنا، صرفاً به ردیف کردن واژگان میپردازند، بدون آنکه در کار بیهوده آنها عقلانیت، آگاهیبخشی، احترام به حقوق انسانی و اولویتبندی وجود داشته باشد.
مسائل و مشکلات اساسی جامعه امروز ما عبارتند از: دیکتاتوری مطلقالعنان به نام دین، فقدان قانون، نابرابری ساختاری در تمام سطوح، بیعدالتی استخوانسوز، نبود آزادیهای اساسی و تبعیض سیستماتیک.
موضوعاتی غیر از این موارد، در زمره مسائل بیاهمیت و حاشیهای قرار میگیرند؛ ولی روشنفکران قومی، برخی به دلیل ترس از پرداختن به مسائل اساسی و بعضی به خاطر عدم درک مسائل اساسی و اولویتها، به مسائل حاشیهای میزنند.
به یاد داشته باشید که آگاهان و افراد هدفمند، هرگز بازار حاشیهپردازان و معرکهگیرها را گرم نمیکنند.
داکتر سید جواد سجادی
نظرات(۰ دیدگاه)