امنیت و نان، «پاشنه آشیل» ملت افغانستان
- انتشار: ۵ میزان ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهگوناگون
- شناسه مطلب: 121444

«آشیل» قهرمان اسطورهای یونان در داستان جنگ «تروآ» است. در اساطیر یونان از یک پیشگویی سخن رفته است که بر اساس آن، آشیل در جنگی بر اثر اصابت تیر میمیرد. بنابراین مادرش «تتیس» مایل نبود که فرزندش کشته شود. او آشیل را به رود «ستوکس» برد که گفته میشد اگر کسی در آن رود شسته شود، دارای قوه آسیبناپذیری خواهد شد. تتیس فرزندش را در آن رود شست اما چون او فرزندش را از پا گرفته بود تا بدنش را بشوید، پاهای وی آسیبپذیر باقی ماند. آشیل در جنگهای زیادی شرکت کرد و زنده ماند اما سرانجام شاه تروآ از آسیبپذیری پاشنه پای آشیل آگاه شد و وی را از همان ناحیه هدف تیر زهرآلود قرار داد و این گونه بود که به زندگی کوتاه این پهلوان مشهور یونانی پایان داده شد. از آن پس اصطلاح «پاشنه آشیل» دلالت بر ضعفی علیرغم سلامت و قدرت عمومی دارد که میتواند منجر به زوال شود.
این اصطلاح را اگر با شرایط چهل سال اخیر افغانستان مطابقت دهیم اینگونه نتیجه میگیریم که دشمنان داخلی و خارجی ملت افغانستان از قوت و توانایی ملت افغانستان در تمام عرصهها آگاه بوده اما همیشه از دو قسمت آسیبپذیر که یکی امنیت و دیگری نان باشد، به این ملت ضربه زدهاند. طبق این قاعده، وقتی جامعه ناامن شد، مردم ناگزیر و از سرناچاری اطاعت ابلهان و جهال را قبول میکنند تا زنده بمانند. آنچه امروز شاهد سکوت اجباری مردم در برابر طالبان هستیم، دلیل اصلی آن به موضوع امنیت برمیگردد. مردم از ناامنی در رژیم گذشته به ستوه آمده بودند. دولت نه توان برخورد با جرائم اجتماعی و نه توان جلوگیری ناامنیها از ناحیه مخالفان مسلح مثل طالبان را داشت. این که امروز مردم جبراً اوضاع را نظاره میکنند، خسته از ناامنیها، ناملایمات و مظالم دوره گذشته هستند. این در حالی است که بخش بیشتر ناامنیهای بیست سال اخیر، از طرف طالبان بر مردم تحمیل شده بود اما از آنجا که دولت مسئولیت تامین امنیت را داشت و اما نتوانست در این امر موفق شود، نقش طالبان نه تنها در ناامنیهای گذشته نادیده گرفته شد بلکه این گروه اکنون به عنوان منجی مردم هم ظاهر شده است.
طالبان که در حال حاضر اسپ قدرت را در میدان خالی میرانند، نقطه ضعف یا پاشنه آشیل مردم را که عبارت از تامین امنیت باشد، درک کرده و با استفاده از همین ضعف، بیش از ۳۰ میلیون نفر را به گروگان گرفتهاند. هرچند تامین امنیت با زور چوب، شلاق و میل تفنگ برای مشروعیت بخشیدن به حاکمیت، مزیتی محسوب نمیشود اما اکنون اسم طالبان با برقراری امنیت گره خورده است و همین نکته راز موفقیت این گروه برای فرمانروایی بر میلیونها انسان است.
از آن طرف، خارجیها هم که همیشه به دنبال پیدا کردن نقطقه ضعف ملتها هستند، با گرفتن نان از دست مردم، آنان را وابسته نگه میدارند و اگر ملتها نخواستند وابسته باشند، لاجرم باید از پای دربیایند. لذا اِعمال تحریمهای اخیر کشورهای غربی علیه افغانستان نیز در راستای وابستگی ملت افغانستان به بیگانگان صورت گرفته است زیرا اگر اهمیت امنیت شغلی از اهمیت امنیت اجتماعی بیشتر نباشد، کمتر هم نیست. با این وجود، تحریمها نباید باعث تبرئه طالبان از رسیدگی به وضعیت موجود شود زیرا پس از این، مسئولیت هرگونه نارسایی در افغانستان اعم از اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به عهده این گروه است. سخن پایانی این که دشمن داخلی به بهانه تامین امنیت اجتماعی مردم را به اطاعت واداشته است و دشمن بیرونی نیز با تخریب امنیت شغلی، به دنبال به زانو درآوردن مردم است و اما این مردم هستند که بین افتادن به چاه و بلعیده شدن توسط اژدها گیر ماندهاند.
محمد مرادی
نظرات(۰ دیدگاه)