اسلام محمدی و اسلام داعشی

  • انتشار: ۵ دلو ۱۳۹۸
  • سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
  • شناسه مطلب: 75510
جنگجویان داعش

در میان این همه افراطیت که هرازگاهی توسط بعضی از افراد مدعیان دینی، ظهور و بروز پیدا می‌کند، آن‌چه که مستور و ناپیداست مساله همدلی، مهربانی و تسامح در بین مسلمانان است. این نشان می‌دهد که اکثر برداشت‌ها و تفاسیر امروزی از متون دینی، ناصواب است و ما دچار بدفهمی شده‌ایم.

پرسش کلیدی این است که چه فهم و برداشتی از اسلام درست و صواب است؟ برای حل این مساله – قبل از مستندات قرآنی و روایی – باید گفت هرفهمی که در راه بهبودی زندگی دنیایی و اخروی مردم باشد و مردم را به جای تفرقه، تعصب و مذهب پرستی، به سمت اتحاد، یگرنگی و انسانیت بخواند، آن فهم درست از اسلام است.

زیرا یکی از اهداف بزرگ دین اسلام، رهایی جامعه از قید قبیله پرستی بود و در روزگاری که جرایم و خلاف‌ها، قبیلوی بود، این دین اسلام بود که طرحی داد برای شخصی سازی جرایم و مجازات و آزاد سازی مردم از چنگ قبیله پرستی… بنابراین ما برای تفکیک اسلام داعشی از اسلام محمدی چند نکته را باید ذکر کنیم:

اول – اسلام محمدی، اجبار و اکراه بردار نیست. در اسلام محمدی کسی حق ندارد به زور و اجبار، برای پیروان دیگر ادیان، دین اسلام را تحمیل کند. چون اعتقاد و باور امر قلبی است و امر قلبی اکراه بردار نیست. آیات قرآنی زیادی وجود دارد؛ «لکم دینکم و لی دین. کافرون/۶». [ای پیامبر به کافران بگو] برای شما دین شماست و برای من دین من. «انک لاتهدی من احببت و لکن الله یهدی من یشاء… قصص/۵۶». [ای پیامبر] کسی را که دوست داری، هدایت نمی‌توانی و لکن خداوند کسی را که بخواهد، هدایت خواهد کرد «لا اکره فی الدین قد تبین الرشد من الغی… بقره/ ۲۵۶». اجباری در دین نیست در حال که هدایت و گمراهی واضح شده است. «لوشاء ربک لآمن من فی الارض جمیعا أ فانت تکره الناس حتی یکونوا مومنین… یونس/۹۹». اگر خداوند بخواهد همه آن‌چه در زمین است، همه ایمان میآورند؛ آیا تو مردم را اجبار می‌کنی تا ایمان بیاورند؟. «فإن تولوا فإنما علیک البلاغ المبین… نحل/۸۲». اگر مردم از تو رو گرداندند، پس تو ای پیامبر فقط وظیفه‌ای تبلیغ داری و بس. و آیات متعدد دیگری که همه حاکی از آن است که دین اسلام هیچ نوع اکراه و اجبار را نمی پذیرد و آن را کار ناپسند می‌پندارد.

برای اهل تحقیق است که در این آیات تدبر و تفکر کنند. «أ فلا یتدبرون القرآن أم علی قلوب اقفالها… محمد/۲۴» آیا در این قرآن نمی‌اندیشند؟ یا بر دلهای شان قفل زده‌اند؟. سیره و رفتار پیامبر نیز طبق همین آیات قرآنی بوده و در یک حدیثی از او نقل شده است که فرمود: «احب الدین الی الله الحنیفیه السمحه. صحیح بخاری ج ۱/۷۸». دوست داشتنی دین نزد خداوند، دینی است که هم حق است و هم دارای گذشت و تسامح. اما دین داعشی، می‌گوید که باید توسط جهاد، دست به کشورگشایی زد تا مردم دنیا مسلمان شوند و به تعداد مسلمانان افزوده شود و اگر کسی قبول نکرد، گردنش زده شود… اگر تفسیرهای درستی از اسلام می‌شد، اسلام اولین دینی بود که آزادی اعتقادی را به رسمیت شناخته بود…

دوم – دین محمدی بین امور شخصی و اجتماعی فرق می‌گذارد. به این بیان که هر کسی دارای یک عده امور شخصی است که هیچ ربط و دخلی به بقیه ندارد و کوچکترین ضرر و زیانی به دیگران نمی‌رساند. این محدوده، نه دین حق دخالت دارد نه دولت نه هیچ انسانی دیگری. مثل عبادت و امور دیگری که بین خدا و خلق خداست.

اما اموری هستند که اجتماعی هستند و اگر کسی انجام دهد، به دیگران صدمه وارد می‌شود؛ ضرر مالی و جانی به دیگران می‌رسد. مثل دزدی و قتل و فساد اجتماعی که در این امور، قوانین کشورهای مسلمان این اجازه را دارد که شخص مجرم را مورد استنطاق قرار داده و در صورت لزوم مجازات کند و این اختصاص به دین خاصی هم ندارد هرکشوری که باشد مسلمان یا غیر مسلمان، قانون را در این مورد اعمال می کند.

اما دین داعشی بین مرز حریم وحقوق شخصی و اجتماعی فرقی قایل نیست و می گوید، هرکسی که اسمش مسلمان باشد، باید حتما و جبرا پنج شبانه روز در مسجد نمازش را با جماعت بخواند و اگر کسی چنین نکند حتما منافق و فاسق است و مستحق قتل و…

سوم – دین محمدی فرامسلمانی است. در سیره پیامبر آمده است که غیر مسلمانان – به جز افرادی که به جرم فعالیت ضد امنیتی متهم بودند – آزادانه زندگی می ‌کردند و پیامبر با بسیاری از قبایل یهود پیمان بست که حقوق شهروندی آن را حفظ کند و آنان هم در مقابل، از حدود و مرز مناطق اسلامی – در صورت هجوم دیگران – دفاع کنند. در زمان خلفا به غیر مسلمان از بیت المال حقوق و معاشات در نظر گرفته شده بود.

امروز به نسبت اقتضائات که در جوامع مسلمان وجود دارد، مسایلی مثل دارالکفر و دارالاسلام از میان رفته است. اگر طبق دیدگاه اسلام داعشی، این تقسیم بندی احیا شود، گرد و خاکش قبل از همه به چشم خود مسلمانان خواهد رفت.

چهارم – دین محمدی، دین رحمت و مهربانی است. اینکه در قرآن سوره انبیاء آیه ۱۰۷، پیامبر را «رحمت برای جهانیان» لقب داده است، حاوی بسیاری از پیام‌ها و نکته‌های سودمندی برای زندگی انسانی و مسلمانی است. از طرف دیگر، همان پیامبر – طبق دستور قرآن، آیه ۲۱ احزاب – برای مسلمانان «الگو/اسوه حسنه» است، بنابراین هرمسلمانی که دست به اعمال تروریستی، انتحار و انفجار، دزدی و تجاوز به مال و ناموس مردم بزند، از دایره رحمت محمدی خارج است… مسلمانان، در مقابل مسلمانان در برابر انسان‌ها، حقوق و وجایبی دارد؛ این‌که شیخ اجل سعدی فرموده است: «بنی آدم اعضای یک‌دیگرند…» برگرفته شده از فرمایش پیامبر خداست که فرمود: «مومنان در رحمت، عطوفت و دوستی، پیکر واحدند؛ اگر یکی از اعضا را تب و دردی برسد، باقی اعضای بدن، آرام نخواهد بود… صحیح بخاری، ج ۵/۲۲۳». این رهنمودها ما را به این نتیجه می‌رساند که اذیت و آزار مسلمان و مومن، در حقیقت اذیت و آزار خود مسلمان است و اگر گاهی دیدیم که مسلمانان در گوشه گوشه‌ای این خاک، جان شان را از دست می دهند، فقر و بدبختی مردم را دیدیم و فریاد نزدیم و یا به جای هم‌دردی خوشحالی کردیم و یا بی تفاوت ماندیم، باید یقین کنیم که از جاده دین محمدی که رحمت برای جهانیان بود، خارج شده‌ایم… اما در اسلام داعشی، مفاهیم و گزاره‌های مثل رحمت و تسامح و عطوفت هیچ محلی از اعراب ندارد و آنها خودشان در نهایت قساوت، بدترین اعمال ضد بشری را انجام می‌دهند اما خم به ابرو نمیآورند و این علت است برای این که فهم آنها از اسلام، با اسلام راستین تطابق ندارد.

علی ظفر یوسفی

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *