استعمار زرد
- انتشار: ۷ ثور ۱۴۰۲
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 136139
در تاریخ جهان معاصر، شاید مهمترین تاریخ تاریخ استعمار باشد. ابتدا استعمار مستقیم بود. ممالک راقیه میآمدند و ممالک دانیه را با دستان خود آباد میکردند. نقطه اوج این استعمار، استعمار بریتانیای کبیر بود. خورشید در مستعمراتش غروب نمیکرد. این که چطور توانست از بین کشورهای متعدد استعمارگر مانند فرانسه و پرتغال و هلند، هژمونی ایجاد کند و اول شود، مطالعهای ندارم.
استعمار نو مرحلهای است که آبادگران خود شان آباد نمیکنند. از درون جوامع، اجنتها را با خود همراه میکنند. در این دوره آمریکا قطبیت یافت. چگونگی جایگزینی آمریکا به جای بریتانیا جالب بود. در حالی که بریتانیا و دیگر متحدین با آلمان و دیگر متفقین در حال کشگیرک بودند و کمر به نابودی یکدیگر بسته بودند، آمریکا که دور از دگیری خود را فربه کرده بود، با استعمال مشت آهنین خود در بمباران اتمی جاپان و تحمیل اقتصاد ستنگ و قوی خود بر اقتصاد از نفس افتاده و جنگ زده اروپا، هیمنه خود را اثبات کرد.
آیا اینک در آستانه استعمار زرد هستیم؟ آیا آمریکا در افول خود از مدل افول بریتانیا (درگیر جنگی فرسایشی و هزینهبر بودن) پیروی میکند؟ آیا چین در ظهور خود از همان مدل ظهور آمریکا (اغتنام فرصت درگیری و تضعیف رقیبان) پیروی میکند؟ آیا عقاب میتواند چشم اژدها را هدف بگیرد یا مغلوب آن میشود؟ فعلا که همه جا و همه سو، گپ چین است. از چرخش بن سلمانها تا التماس نتانیاهو تا بالن جاسوسی و دفتر پلیس مخفی در لانه عقاب و تا تضرع اروپاییها برای میانجیگری در جنگ اوکراین و تا گپ و گفت «شی» با «اون» و تا وزیر دفاع فرستادن پیش «رفیق پوتین».
آیا در حال ورود به دوره استعماری جدیدی هستیم؟
اگر بله، شاخصه اصلی این دوره استعماری چه خواهد بود و با جان و جهان چه خواهد کرد؟ و هزینه ظهور آن (و هزینه تلاش رقیبش برای بقاء) چه خواهد بود؟
گمانا یک پیچ تاریخی دیگر را شاهد هستیم.
آیا زیستکره رنجور از دو استعمار پیشین، نفسی خواهد کشید یا رنجورتر خواهد شد. من که به میراثخواران «رفیق مائو» خوشبین نیستم. دستان آنان هم به خون گنجشکها آلوده است.
خدا کند که گمان من توهم باشد.
محمد رضا صادقی
نظرات(۰ دیدگاه)