از ملای لنگ تا ملا انصاری
- انتشار: ۱۰ حوت ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 107554

(۱)
ملا عبدالله معروف به ملای لنگ، بزرگترین شورش را بر ضد حکومت امانالله خان در میان پشتونهای جنوب به راه انداخت. ملای لنگ در میان اقوام منگل، جاجی و سلیمانخیل میچرخید، در حالیکه در یک دستش قرآن بود و در دست دیگرش قانون جزای حکومت امانی، از مردم میپرسید: شما قرآن را قبول دارید یا این قانون را و مردم یک صدا فریاد میزدند: قرآن. بعد میگفت: امّا امانالله خان به جای قرآن این قانون را برای شما حاکم کرده است. (افغانستان در پنج قرن اخیر، ج۱، قسمت دوم، ص ۵۲۵).
بدینترتیب ملای لنگ و همراهان او مردم بیسواد، ناآگاه و ساده را به قیام علیه امانالله خان و برنامههای اصلاحی او دعوت میکردند.
جرم امانالله خان از نظر ملای لنگ و دیگر ملاها این بود که در قانون جزا نکاح اجباری و نکاح دختران زیر سن را ممنوع کرده بود. تعدد زوجات مشروط به رعایت عدالت شده بود، به دختران اجازه داده بود که درس بخوانند و مدارس دخترانه تأسیس کرده بود و …
ملای لنگ و دیگر مولویها این موارد را مخالف شریعت و دشمنی با دین اسلام اعلام میکردند و مردم متدیّن و منجمد را بر ضد حکومت امانالله به میدان جنگ میآوردند.
پیش از امانالله خان، ثروت و قدرت در اختیار خانواده سلطنتی بود که ملکها، ملّاکها و ملاها در آن شریک بودند؛ امانالله خان قصد داشت با اصلاحات خود دست این جماعت را کوتاه کند. آنها منافع خود را در خطر دیدند و از احساسات دینی مردم استفاده کرده در گوشهوکنار کشور بر ضد حکومت امانی شورش به راه انداختند و افغانستان را که میرفت با کاروان جهانی پیشرف، آزادی و آبادی همراه شود، به عقب بازگرداندند.
ملکها و ملّاکها قدرت بسیج مردم را نداشتند؛ امّا مولویها با تحریک احساسات مذهبی مردم و صدور فتوای تکفیر و تفسیق حکومت او را سرنگون کردند.
در یک مورد ۴۰۰ مولوی، ملک و خان به کافر بودن امانالله خان فتوا دادند. (افغانستان در پنج قرن اخیر، ج۱، قسمت دوّم، ص ۵۳۵).
امانالله خان با استعمار انگلیس جنگیده و استقلال کشور را گرفته بود. جاسوسان انگلیسی فعالیتهای وسیعی را بر ضد او شروع کردند؛ یک انگلیسی به نام کلنل لارنس به نام ملا و در جامه ملا به افغانستان آمد و به کفریت امانالله فتوا داد. به تحریک جاسوسان انگلیس، یک منجم در کابل انقراض سلطنت امانالله را پیشگویی و به سرعت در همهجا منتشر کرد، در هلمند یک نفر ملا خواب دید که تاج از سر شاه افتاده است! (افغانستان در مسیر تاریخ، ج۲، ص ۷۰۷). سرانجام بیش از هفتاد ملا و ملک طی اعلامیهای به کفریت امانالله فتوا دادند و او را از سطلنت خلع کردند. (همان، ص ۷۲۸).
(۲)
حالا با گذشت نزدیک به یک سده ملا مجیبالرحمان انصاری میخواهد نقش ملای لنگ را بازی کند. او نظام جمهوری را که دستاورد یک قرن مبارزه و خون شهدای مردم است به باد انتقاد گرفته و به بهانه فساد حکومت اشرف غنی، خواهان سقوط اصل نظام جمهوری شده است.
نظام جمهوری در افغانستان حرکت کشور در جاده آزادی، عدالت و پیشرفت است. کار کمی نیست که کشور سنّتی مانند افغانستان از سلطنت استبدادی خاندانی رها شده به جمهوری برسد؛ رأی و نظر مردم در آن تأثیر داشته باشد، قوای سه گانه مستقل باشند و حکومت به خواست مردم اهمیت بدهد و در برابر مردم پاسخگو باشد. این تحوّل بزرگی است. نکته کلیدی این است که نظام جمهوری قابل اصلاح بوده و آخرین دستاورد بشر در میدان سیاست است.
امّا انگار تاریخ در حال تکرار شدن است. مولوی انصاری و تعدادی دیگر از مولویها همآهنگ صدای خود را در برابر نظام جمهوری بلند کردهاند. مولوی عبیدالله متوکل، ظاهر داعی، مبشر مسلمیار، معروف راسخ، مولوی قاهر و مولوی ذاکر با استفاده از فضای مجازی و مساجد و نمازهای جمعه و جماعت تبلیغات وسیعی را به راه انداختهاند. یک هفته پیش مولوی انصاری اعلام کرد که همکاری با نظام موجود گناه کبیره است و هرکس با این نظام همکاری کند، گناه کبیره انجام داده است. یک هفته پس گفت: حکومت فاسد کنونی قابل اصلاح نیست. تنها راه چاره قیام عمومی برضد آن است.
حکمتیار که در سایه آزادی بیان جمهوری آزادانه سخن میگوید به کافر بودن همکاران نظام جمهوری فتوا داده و گفته: هرکس با این نظام همکاری کند از دین خارج شده است!
(۳)
امانالله خان به خصوص پس از بازگشت از اروپا گرفتار تقلید و اشتباه شد و بدون ملاحظه جامعه اسلامی و سنّتی دست به اقداماتی زد که بهانه به دست عناصر منجمد و عقبگرا داد؛ امّا با سقوط حکومت مترقی او ارتجاع و عقبگرایی حاکم گردید. پیامد حاکمیت پنجاه ساله خاندان نادری استبداد، عقبماندگی، فقر، جهل، حاکمیت کمونیستها و اشغال کشور توسط قدرتهای بزرگ بود.
حکومت اشرف غنی فاسد، قومگرا و بیسروسامان است؛ این را همه میدانند و کسی از فساد حکومت و تیم حاکم دفاع نمیکند؛ امّا اصل نظام جمهوری مهمترین دستاورد جهاد مردم و بهای خون شهیدان است. جایگزین جمهوری، نظام استبدادی، غیرانسانی و ضد اسلامی امارت خواهد شد. این همان چیزی است که ملا انصاریها آرزو دارند.
با تأسف افغانستان در جاده آزادی، توسعه و پیشرفت تاکنون موفق نبوده است؛ هرگاه گامی در این مسیر برداشته، با موانع بسیاری مواجه شده است؛ یکی از مهمترین این موانع ملاها بودهاند که به نام دین و با استفاده از احساسات مذهبی مردم، کشور را به عقب برگرداندهاند. ملّتی که تاریخ نمیخواند و از تاریخ نمیآموزد محکوم به تکرار تاریخ میشود.
سیّد اسحاق شجاعی
نظرات(۰ دیدگاه)