ابعاد حادثهی تروریستی شهر بامیان
- انتشار: ۸ قوس ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 99842

ابعاد حادثهی تروریستی شهر بامیان، از چند جهت قابل تامل و تحلیل است:
۱. این حادثه در بامیان، که به “ولایت امن” و “شهرصلح” شهرهی آفاق است، بیپیشینه و شاید برای مردمان بیپروای آن غیر منتظره بود. پس از سقوط طالبان، برای اولینبار است که دشمن توانست در قلب هزارستان رخنه کرده و اعمال تروریستیشان را با خاطر آسوده و با موفقیت تمام به اجرا گذاشتند و فاجعهی دیگری را برای هزارهها خلق کردند.
۲. هرگز از یاد نمیبریم که این حادثه دو روز بعد از صحبتهای تند و تفرقهافگنانهی “جانآغا” در مجلس صورت گرفته است. مخاطب خاص جانآغا در مجلس، آقای زهیر، والی پیشین بامیان بود؛ اما مخاطب عمومیاش تمام هزارهها در بامیان، حتی آنانیکه دیروز در برابر چند افغانی رای خود را به او فروختند و سرنوشتشان را معامله کردند. صحبتهای جانآغا در واقع دادن آدرس قومی و مذهبی به تروریستها بود. فرقی ندارد این تروریستها طالبان باشند یا داعش و القاعده. البته در کنار آن، تحلیل روزنامهی والاستریت ژورنال، یکهفته پیش از این حادثه نیز، به نوعی دادن آدرس بامیان و هزارهها به عنوان تنها نیروهای مسلح و مقاومتگر در برابر سلطهی طالبان و تروریستها است، که نباید از نظر دور داشت.
۳. در کنار سایر ابعاد حادثه، بیتدبیری رهبری حکومت محلی، ناکارآمدی تیمهای استخباراتی و اطلاعاتی و ناتوانی نیروهای امنیتی با هیچ منطقی قابل توجیه و چشمپوشی نیست. این ناکامی و ناتوانی را مردم بامیان یکبار در کمین خوردن نیروهای امنیتی و شهادت ۱۲ تن از جوانان بامیان در درهی شکاری تجربه کرده بودند؛ اما متاسفانه از کنار آن به سادگی گذشتند. اما اکنون مردم بامیان حق دارند به رهبری حکومت و تیم امنیتی آن بیش از پیش بیاعتماد باشند و آنان را در برابر بیکفایتیشان به چالش بکشند. بهویژه ماهیت حادثهی اخیر به گونهی است که این بیاعتمادی و بدبینیها را عمیقتر ساخته است. شهر بامیان مثل کابل و شهرهای دیگر پیچیده و پرجمعیت نیست، شهر خاکی و بازار گِلی بامیان از اول تا آخر، شاید بیشتر از یک کیلومتر طول، حدود ۳۰ متر عرض ندارد. تمام درازا و پهنای آن مانند کف دست از هر جای شهر آشکار و هر نوع تحرکی قابل دیدار است. مردمان آن نیز یک دستاند و افراد غیر بومی قابل تشخیص. بسیار به دور است که تروریستها بدون هماهنگی با مقامهای امنیتی و درون حکومتی بتوانند در این شهر کاری از پیش ببرند و به دور از چشم نیروهای کشفی و امنیتی در چند نقطهی شهر، عملیات خرابکارانه انجام دهند.
۴. مقامهای امنیتی بامیان، از همان لحظهی نخست حادثه اعلام داشتهاند که دو نفر را در پیوند به حادثه دستگیر کردهاند. روز بعد از حادثه نیز اعلام کردهاند که یک نفر دیگر را دستگیر کردهاند. بسیار محتمل است که این اعلانها تنها برای جلب اعتماد مردم و کاهش حساسیت شهروندان بامیان در قبال حادثهی تروریستی اخیر صورت گرفته باشند. اما با این اعلانها، صداقت و قاطعیت رهبری حکومتمحلی و تیم امنیتیاش، بیش از پیش در محک تجربه و در معرض قضاوت مردم قرار گرفته است. چنانچه آنها نتوانند با صراحت و شفافیت این حقیقت را به مردم اثبات کنند و نتوانند متهمان را به پنجهی قانون بسپارند یا بخواهند با سهلانگاری از کنار این قضیه بگذرند و آن را به مرور زمان بسپارند. هماکنون فاصلهی بین حکومت محلی و مردم بامیان بیشتر شده و این شکافها عمیقتر خواهند شد.
۵. امیدوارم رهبری حکومت محلی و تیم امنیتیاش ملاحظهها، حساسیتها و عکسالعملهای مردم در شبکههای اجتماعی، بهویژه کامنتها در پای دفتر مطبوعاتی ولایت را در این چند روز دقیق خوانده و درست و دقیق ارزیابی کرده و درک کرده باشند که هر لحظه فاصلهی بین مردم و حکومت بیشتر میشود. این فاصله با دعوت حلقات معین و محدودی مردم از اطراف و ولسوالیها به نام موسفید، متنفذ و علما و…به هیچوجه پر نخواهند شد.حکومتها تا زمانی پایدار میماند که حمایت و اعتماد مردم را با خود داشته باشند و این اعتماد تنها با شفافیت، صداقت و قاطعیت در برخود با حوادثی از این نوع به دست خواهد آمد.
۶. و سرانجام امیدوارم تلخی این فاجعه تلخ، همیشه در کام هزارهها و بامیانیها بماند تا همیشه هوشیار و در برابر انواع دسیسهها و توطئهها بیدار بمانند!
عبدالعلیم برهانی
نظرات(۰ دیدگاه)