فریادِ یک قربانی
- انتشار: ۴ عقرب ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 96129

عالمی بر فراز منبر رفت تا ایرادِ سخن کند. خطبهای خواند و ساکت ماند. هرچه به ذهنش فشار آورد، مطلبی به یادش نیامد. با طولانی شدن سکوت و هنگِ ذهنی، کسی از میان جمعیتِ مخاطبین ندا داد: جناب شیخ! اگر سخن گفتن یادت رفته، پایین آمدن که یادت نرفته! حداقل بیا پایین تا کس دیگر جای شما بنشیند!
اینجانب نیز به حیث یک شاگرد و ارادتمند، از میان میلیونها انسانِ قربانی و معترضِ هزاره، خطاب به استاد دانش (نمایندۀ رسمی هزارهها در حاکمیت) میگویم: حضرت استاد! اگر کاری و راهحلی و تدبیری در توان تان نیست، پایین آمدن و استعفا کردن حتماً در توان تان هست!
حملاتِ هدفمند به مراکز آموزشی و فرهنگی و دینی هزارهها/شیعیان در کابل و هرات، اسارت و کشتارِ منظمِ مسافران هزاره در جلریز و قیاق و کُندیپُشت و قرهباغ، آپارتاید علمی و سهمیهبندی کانکور، تبعیض سیستماتیک در بدنهی دولت و قوای مسلح نسبت به هزارهها، تحمیل هویتِ جعلی «افغان» بر اقوامِ غیرافغان، افزایش دزدی و قتل و ناامنی، بیشغلی و بینانی و بیسرنوشتی جوانان و …؛ جامعهی هزاره را به سوی فاجعه و تباهی سوق میدهد؛ اما شما به عنوان تنها نمایندۀ این خلق یخنکنده در حاکمیت، کماکان مشغول نشر مجله و کتاب و ایراد سخنرانیهای شیک و غنیپسند هستید! هزارهها از شما انتظار دارند که یک «دولتمردِ توانمند» و با تدبیر باشید؛ تا از کشتار و تباهی و جنازهکشی و تسلیتگویی هر روزهای هزارهها جلوگیری کنید؛ نه یک «ناشر» پرکار و «سخنرانِ» شیکگوی که که روزگارتان را با بازی با کلمات و مدح و ستایش اشرف غنی سپری نمایید!
مسیح ارزگانی
نظرات(۰ دیدگاه)