عبور و عبرت از جنبش روشنایی
- انتشار: ۳۱ سرطان ۱۳۹۶
- سرویس: اجتماعی
- شناسه مطلب: 26847
در سالیادِ قصهی پرغصهی دوم اسد، از هوادارانِ فهیم و بصیرِ جنبشِ عظیم و فخیم «روشنایی» انتظار میرود که به جای طعن و لعنِ اتمر و غنی، مذمت و ملامتِ محقق و خلیلی، رجزخوانی و مبارزطلبیِ رسانهای، ایشجیسازی رقیبان و شاکیان و جدل و جنجال بیحاصل با منتقدان و دگراندیشان؛ به آسیبشناسی و عیبیابی/ پالایش و پیرایشِ صادقانه و عالمانهی این جنبشِ عظیم و عزیزِ اجتماعی بپردازند.
جنبش در کجای تاریخ ایستاده است؟ با کدام زاد و توشه/ ثروت و سرمایهی انسانی و مادی و معنوی، قصد عبور از کوه و کوتل تاریخ را دارد؟ جنبش به گفتمانِ «عدالت» و «دادمندی» وفادار مانده است یا در گردابِ سیاسیکاری و باجخواهی و تیکهداری قومی گرفتار آمده است؟
تئوریپردازان و برنامهنویسان این جریان، منشور و مانیفیست و نقشهی راهِ جنبش را تدوین و ترسیم و راهبرد و راهکار/ استراتژی و تاکتیک آن را تعریف و تبیین کردهاند؟ آیا کارگردانانِ جنبش، قصدِ تنزّل و فروکاست آن خیزش مدنی و مردمی در قد و اندازۀ یک شورش بیترمز خیابانی و یک آشوبِ بیهدف رسانهای به منظور کسب امتیازاتِ خُرد سیاسی و باجگیریهای مُفت درون قومی را در سر میپرورانند؟
چرا جنبش پرخروش روشنایی به رکود و سکوت/ رکون و سکونِ یک ساله فرو رفت؟ اگر کارگردانانِ کنونی جنبش، توان و تدبیرِ خروج از رکود و بنبست را در خود نمیبینند، چرا جایگاه خود را برای نسل جدید و توانمند و تحصیلکرده خالی نمیکنند؟
انتظار میرود هوادارنِ صادق و فهیمِ جنبش روشنایی با اغتنام فرصت از سالیاد دوم اسد، به آسیبشناسی و پالایش و پیرایشِ این یادگار ارزشمند و بیمانندِ شهدای دهمزنگ؛ یعنی جنبش دادخواهی روشنایی، اهتمام ورزند.
علی نجفی
نظرات(۱ دیدگاه)