ضرورت بازنگری در روایت‌های قومی

  • انتشار: ۲۰ سنبله ۱۴۰۴
  • سرویس: دیدگاه
  • شناسه مطلب: 236238

روایت‌های ما از افغانستان، غالباً ناقص، یک‌جانبه، کودکانه و مبتنی بر نگرش‌های قومی و قبیله‌ای هستند.

امروز کلمه‌ی ما بسیار رواج پیدا کرده‌است. به عنوان مثال: ما پشتون‌ها‌، ما تاجیک‌ها، ما هزاره‌ها و دیگر ماها.

ما اگر صد دلیل برای جدایی و تمایز ارائه کنیم، اما تنها یک زنجیره‌ی عقب‌ماندگی کافی است که میان ما پیوند ایجاد کند.

امروزه، پشتون‌ها، تاجیک‌ها، هزاره‌ها، اوزبیک‌ها و دیگر گروه‌های قومی هر کدام بر اساس باورهای خاص خود، تنها بخشی از واقعیت‌های افغانستان را روایت می‌کنند.

این روایت‌ها معمولاً به دلیل تعلقات قبیله‌ای، قادر نیستند همه‌ی جنبه‌ها و واقعیت‌های سیاسی افغانستان را بازتاب دهند.

تاریخ سیاسی افغانستان نیز با رویکرد‌های قومی روایت می‌شود به همین دلیل، می‌توان گفت که کارنامه‌ی شخصیت‌هایی افغانستان در بیش از یک‌صد سال گذشته؛ یعنی از دوره‌ی عبدالرحمن تا کنون، فاقد جنبه‌ی علمی و منهای بی‌طرفی و جدای از نگرش‌های ملی روایت شده است.

این روایت‌ها هرگز تمام واقعیت‌های یک برهه را نشان نمی‌دهند، بلکه فقط بخشی از آن را به نمایش می‌گذارند.

بررسی کارنامه‌ی رجال برجسته و کنش‌گران سیاسی افغانستان، در برخی موارد، بیش‌تر افسانه‌سرایی و اغراق‌آمیز است یا تحت تأثیر نفرت و عقده‌های روایت کننده، یک مشت جعل و سیاه‌نمایی است و کمتر به واقعیت‌ها می‌پردازد.

در این نبرد نرم قومی، انرژی‌های زیادی صرف مدح و تمجید بی‌مورد یا ترویج جعل و پخش نفرت می‌شود؛ و در غالب موارد از حقیقت‌ها که جنبه خاکستری دارد، غفلت می‌شود.

برای عبور از این وضعیت آشفته و خروج از این انشقاق‌های بی‌حاصل، سخت نیاز داریم تا روایت‌های جدید و جامع‌تر خلق کنیم؛ بنابراین روایت‌های ناظر به وضعیت حال جامعه افغانستان باید مدرن، شهروند محور، حقوق‌بشری و ملی باشد و درک درستی از تمامی ابعاد جامعه افغانستان ارائه دهد.

روایت‌های گذشته هم باید با تکیه واقعیت‌‌ها، دوری از افسانه‌سرایی‌ها و نفرت‌پراکنی‌ها، پرهیز از دل‌بستگی‌های قومی و با در نظرگرفتن روحیه دقت و انصاف باشد.

دکتر سید جواد سجادی

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *