شیعیان و هزارههای کویته
- انتشار: ۲۶ ثور ۱۳۹۸
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 61590
دهه ۱۲۷۰خورشیدی، سختترین سالها برای هزارههای افغانستان بود. «عبدالرحمان خان»، در بهار سال ۱۲۷۰خورشیدی، «عبدالقدوس خان» را با لشکری از سمت بامیان، «شیرمحمد خان» را از هرات و «زبردست خان» را از کابل، به سوی مناطق مرکزی افغانستان گسیل داشت تا به تصور او، هزارهها را مطیع کند. این آغاز یک دهه کشتار، آوارگی و آلام هزارهها بود که در نتیجه آن، هزارهجات تا حد زیادی از سکنه خالی شد.
در آن سالها افزون بر مهاجرت اجباری گروههای بزرگی از هزارهها به داخل افغانستان، هزاران نفر از آنان راهی شرق ایران و شمال هند بریتانیایی شدند. این گروهها، منطقه «فریمان» ایران و شهر کویته در شمال هند را برای اسکان برگزیدند. اینگونه بود که پس از تشکیل کشور پاکستان در سال ۱۹۴۷میلادی، شهر کویته به یکی از مناطق پرجمعیت هزارهها در خارج از افغانستان تبدیل شد.
هزارههای کویته در روزهای نخست مهاجرت خود، کارهای شاق و سختی از جمله کار در معدن و قالیبافی انجام میدادند اما در اندک زمانی به درس و تعلیم رو آوردند و خود را همسطح تحصیلکردگان پاکستان قرار دادند. این فرصتی بود که هزارههای کویته نه تنها در جمع پزشکان، مهندسان و سایر گروههای خدمات اجتماعی پاکستان حضور فعالی داشته باشند بلکه در بالاترین سطوح ارتش این کشور نیز قرار گرفتند.
مثلاً جنرال «موسی خان» از هزارههای کویته، نخست از افسران عالیرتبه هند بریتانیایی بود که در دهه ۱۹۶۰میلادی بهعنوان فرمانده کل ارتش پاکستان، افتخارات زیادی برای این کشور کسب کرد. وی در سال ۱۹۸۹میلادی درگذشت و قرار وصیتش در شهر مشهد در جوار حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد. بعداً «شربت علی چنگیز» از دیگر افسران ارتش پاکستان بود که از جامعه هزارههای کویته برخاست. هزارههای پاکستان در دهه ۱۹۷۰میلادی به سیاست نیز رو آوردند و در سال ۱۹۷۷، «طالب حسین» نخستین هزارهای بود که وارد مجلس ایالتی بلوچستان شد. از آن تاریخ به بعد کرسی هزارهها، به جز یک دوره در پارلمان ایالتی، حفظ شده است و «سردار سعادت علی» از شخصیتهای هزارههای کویته، چهار دوره عضو این مجلس بود.
سال گذشته، یک کرسی هزارهها در مجلس ایالتی به دو کرسی افزایش یافت و در انتخابات سوم اسد ۱۳۹۷، «احمدعلی کهزاد» و «عبدالخالق هزاره» از حزب دموکراتیک هزاره، به مجلس ایالتی راه یافتند. هزارههای پاکستان را بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار نفر تخمین میزنند که عمدتاً در شهر کویته مرکز ایالت بلوچستان پاکستان ساکن هستند اما شماری از آنها در دهههای اخیر به شهرهای کراچی، ملتان، اسلامآباد و لاهور نیز کوچیدهاند. «علمدار رود»، «سولایکر»، «هزاره تاون» و «مریآباد/مهرآباد» از مناطق هزارهنشین در شهر کویته است.
هزارههای کویته در ۱۲۰ سال اخیر، دو حادثه غمبار مهاجرت از سرزمین اصلی خود و زلزله ویرانگر سال ۱۹۳۵ کویته را پشت سر گذاشتهاند اما سومین رویداد تراژدی هزارههای کویته که هنوز سایه آن بر سرشان گسترده است، شهر کویته را برای آنان به قتلگاه تبدیل کرده است.
دو دهه پیش کشتار هدفمند و سیستماتیک هزارهها در کویته آغاز شد که تاکنون از آنان قربانی میگیرد. مذهب، عامل اصلی حمله به هزارهها در پاکستان به خصوص شهر کویته است. در گذشته «سپاه صحابه» و اکنون «لشکر جهنگوی» و سایر افراطگرایان تحت نام داعش، هزارهها را صرفاً به خاطر مذهبشان که تشیع است، هدف قرار میدهند. این هدفگیری، شامل شیعیان قندهار و شیعیان پنجابی در کویته نیز میشود
شماری از شیعیان قندهار پس از غایله قندهار در سال ۱۲۹۸خورشیدی برابر با ۱۹۱۹میلادی که به «چورهای میرزا قربان» مشهور است، راهی سرزمینهای دور و نزدیک از جمله کویته شدند. «امام بارگاه قندهاریها» در منطقه علمدار رود شهر کویته، یادگار این گروه از مهاجرین است. در چهار دهه اخیر، شمار دیگر از فارسیزبانان و شیعیان قندهار نیز به شهر کویته مهاجرت کردهاند. آنان عمدتاً در محلات هزارهنشینی که اسم برده شد، سکنا دارند اما افزون بر آن، در سایر مناطق شهر کویته از جمله «کانسی رود» و «شابوکلی» نیز ساکن هستند.
شیعیان قندهار در شهر کویته، مشغول مشاغل و دادوستدهای کوچک و همچنین فروشندگی هستند اما تعدادی از آن در «لیاقت بازار»، به کسبوکار زرگری مشغولاند. شیعیان و فارسیزبانان قندهار نیز در سالهای اخیر قربانی حملات تروریستی در کویته شدهاند و تاکنون دهها تن از آنان جان باختهاند. به نظر میرسد که دولت پاکستان در جلوگیری از حملات تروریستی به شیعیان و هزارههای کویته، سهلانگاری کرده است. هزارههای کویته نه تنها در اماکن مذهبی و تجاری هدف حملات انفجاری و انتحاری قرار میگیرند بلکه هنگام عبور و مرور در جادهها نیز به صورت سازماندهی شده، به رگبار بسته میشوند.
به رغم آن که هزارههای کویته به خاطر مذهبشان نسلکشی میشوند اما مواردی هم از حملات گروههای جداییطلب به هزارهها از جمله جنبش بلوچها نیز گزارش شده که میتواند انگیزه قومی داشته باشد. با وجود آن که هزارههای کویته به مذهب تشیع شناخته میشوند اما در سه دهه اخیر، حرکتهایی صرفاً قومی و ملی نیز در بینشان شکل گرفته است.
نگارنده در گزارشها و تحقیقات حضوری و میدانی خود که در نیمه دوم دهه هفتاد خورشیدی از سطح شهر کویته جمعآوری کرد، به این نکته پی برد. هزارههای کویته به فرهنگ و رسوم اجداد افغانستانی خود وفادار مانده و به زبان فارسی لهجه هزارگی صحبت میکنند اما طبیعتاً برخی واژههای اردو و انگلیسی نیز وارد گویش آنان شده است.
عموم هزارههای کویته از نگاه اقتصادی قشر متوسط و کمی بالاتر از قشر متوسط جامعه پاکستان را تشکیل میدهند اما نسبت به وضع اقتصادی عموم هزارههای افغانستان، جایگاه بهتری دارند. بیشتر هزارههای کویته در بازارهای محلی مشغول به کار هستند اما تعدادی از آنها تجارت پیشه بوده و عدهای نیز از مأموران ادارات دولتی به شمار میروند. پزشکان هم در بین هزارههای کویته کم نیستند و میتوان گفت که آنان اکنون به دکترهای غیرهزاره در محلات خود نیازی ندارند. آبوهوا روی هزارههای کویته تأثیر گذاشته و رنگ پوست آنان نسبت به رنگ پوست عموم ساکنان مناطق هزارهجات افغانستان، روشنتر است.
هزارههای کویته، دارای نظم و دسپلین بهتری بوده و میتوان گفت که بیسوادی در بین آنان ریشهکن شده است. با توجه به اوضاع امنیتی ایالت بلوچستان پاکستان، در حال حاضر فضای ناامیدکنندهای بر هزارههای کویته حاکم است و هرروز در گورستانهای آنان، بر تعداد جانباختگان حوادث تروریستی افزوده میشود. به همین خاطر است که در سالهای اخیر، تعداد زیادی از هزارههای کویته راهی کشورهای خارجی شدهاند و آنانی که باقی ماندهاند نیز روزنه کمفروغی را در برابر خود میبینند. البته با تدابیری که اخیراً سران هزاره شهر کویته برای بقایشان از جمله اتکا به دفاع خودی و نه دولتی، روی دست گرفتهاند، میتوان به آینده آنان امیدوار بود.
نویسنده: محمد مرادی
نظرات(۰ دیدگاه)