حزب ”وحدت” دچارِ آسیب ”تفرقه”!!
- انتشار: ۳۰ ثور ۱۳۹۶
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 22802
احزابیکه بر بنیاد قومیت شکل میگیرند، به مشکل میتوانند دورنمای ایدیالوژیک خود را مشخص سازند. زیرا مهمترین هدف برای این احزاب را گسترش فکر قومی میسازد.
حزب وحدت بهسان بسیاری از احزاب دیگر در کشور از این آسیب بهشدت رنج میبرد. نکتهء بحثبرانگیز دیگر این حزب را انحصارگرایی رهبران آن شکل میدهد. این ویژهگی سایر احزاب سیاسی افغانستان نیز است. اما حزب وحدت نشان داده است که این انحصار را قربانی تفرقه و انشعاب کرده میتواند.
حزب وحدت میتواند خود را از این دو مصیبت نجات دهد که:
۱. رهبران این حزب از رهبریت، به منابع تجربی تبدیل شده و راه را برای نسل جوان خالی کنند. من چهرههای تابانِ جوان در این حزب را میشناسم که ظرفیت رهبری و مدیریت بهتر از رهبران کنونی را دارند. رهبران بهعنوان مشاوران و منابع تجربی، مدیران جوان را حمایت کنند.
۲. این حزب از هزارهگرایی به حزب مدرن انسانگرایی مبدل شود. دکتریناش را بر بنیاد انسانگرایی، تعادل و همدیگرپذیری سازگار سازد. باورمندم که هزارههای افغانستان ظرفیت بالای سیاسی دارند و میتوانند از میان جوانانِ سایر گروههای اجتماعی سربازگیری کنند.
۳. این حزب از یک نهاد سیاسی- دینی به یک حزب سازندگی و دگرگونی چهره عوض کند. دین میتواند ارزش این حزب باشد ولی ایدیالوژی این حزب نمیتواند باشد، زیرا اسلام سیاسی را طالبان و ولایت فقیه انحصار کرده اند. این حزب باید جایی برای دادخواهی هر مکتب دینی باشد. شیعهگرایی این حزب را محکوم به فرقهگرایی در جامعه میسازد.
۴. بهجای تجلیلهای پر مصرف از روز شهیدان، اطاقهای فکری و سمپوزیمهای سیاسی دایر کند. تا بتواند تحلیلی از وضعیت سیاسی افغانستان و جهان پیشکش کند و برنامههای جدید سیاسی برای افغانستان طرحریزی کند.
ما به احزاب فعال سیاسی در جامعهء خویش نیاز داریم. از این رو به این باورم که احزاب باید خود را «خانهتکانی» کنند و جایگاه خود را در جامعه سیاسی تمثیل نمایند ورنه این احزاب به خانههای معاشرت «رهبران» در میآیند.
ملکستیر
نظرات(۱ دیدگاه)