حاکمیت طالب و بدترین مشکل مردم همیشه رقیب!
- انتشار: ۲۶ اسد ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهگوناگون
- شناسه مطلب: 119036

طبق شواهد تاریخی، اقوام همیشه محروم بویژه شیعهها و هزارهها در رقابتهای درونی همواره دست بالایی داشتند و دارند و به تعبیر بهتر باید گفت: این مردم مردم همیشه رقیب اند نه مردم همیشه رفیق. به جهت همین رقابتهای کشندهای درونی و حذف رقبای خودی، در طول تاریخ یک طرفشان به دشمن پناه برده با دستان خودشان مردمشان را از عرصههای سیاسی، اقتصادی و نظامی حذف نمودند مثلا:
در دوران عبدالرحمن جلاد تعدادی از ارباب و خوانین همین مردم در خط مقدم جبهه علیه مردم خود و به نفع عبدالرحمن جنگیدند تا اینکه فجایع ارزگان و امثال آن خلق شد و باعث از دست رفتن زمینها و نوامیس این مردم گردید.
در دههی هفتاد باز برخی سران همین مردم بودند که باعث برباد رفتن اقتدار و قدرت جامعهی ما شدند و همهی امکانات نظامی را در دو حادثه ۲۳ سنبله ۱۳۷۳ و ۱۴ حوت ۱۳۷۳ دو دستی به حکمتیار و طالبان دادند تا سر از پاکستان در آورد. با این کار باردیگر تاریخ استبداد شروع به آغازیدن نمود.
در دوران قبلی طالبان نیز بسیاری از بدبختیهای مردم ما زائده رقابتهای منفی بود. بسیاری از مشکلات این مردم به جهت شیطنت و دادن راپورهای خودی علیه یکدیگر به وجود میآمد که در کابل و منطقه همیشه شاهد ناجوانمردی هایی از این دست بودیم.
در زمان پساطالبان باز بیشترین آسیب را از رقابتهای درونی دیدیم تا رقبای بیرونی؛ این رقابتهای رسوا تا واپسین مراحل ادامه داشت که قضایای رحمتی و زهیر در بامیان و رفت و برگشت جنرال مراد در دایکندی نمونههای بارز رسوایی سیاسی ماست.
اگر تن به واقعیتهای تاریخی بدهیم و دست از تعصبات نژادی و امثال آن برداریم، باید بپذیریم که این بار نیز اگر دست از رقابتهای منفی برنداریم، باز مشکل اصلی نه طالبان که خودمان هستیم و فاجعه خواهیم آفرید.
بنابراین، بزرگترین معضل و بدترین مشکل ما مردم همیشه رقیب، رقابتهای ناجوانمردانه خودماست تا دیگران. پس چه بهتر که از تاریخ عبرت گرفته برای مصالح کلان مردم خویش، به جای همیشه رقیب کمی رفیق باشیم و به سرنوشت مشترک خویش اندیشیده پایبند بمانیم.
محمد امین احسانی
نظرات(۰ دیدگاه)