جنایتکاران شرقی و غربی
- انتشار: ۱۵ اسد ۱۳۹۶
- سرویس: بین المللدیدگاه
- شناسه مطلب: 28316
از بمباران اتمی شهر هیروشیمای جاپان توسط آمریکا که امروز هفتادودومین سالروز آن است، بسیار شنیده ایم. سه روز پس از این فاجعه، شهر ناکازاکی نیز مورد حمله اتمی آمریکا قرار گرفت و اینگونه تراژدی تاریخ بشر خلق شد.
این دو حادثه یک جنایت جنگی بود اما نفوذ و قدرت آمریکا در جهان نگذاشت که حتی کسی حرف از محاکمه عاملان این جنایت بزند. در مقابل این عمل جنایتکارانه آمریکا، دولت یا امپراتوری جنایتکار جاپان قرار داشت. اصلاً دولت جاپان خود تا قبل از سقوطش در پایان جنگ دوم جهانی، یکی از جنایتکارترین دولتها در روی زمین بود. در این یادداشت فقط به یک مورد از جنایات دولت جاپان در سال 1937 اشاره میشود.
هشتاد سال پیش چین درگیر جنگ داخلی بود. جاپان با استفاده از همین فرصت، چین را اشغال کرد. در روز 13 دسامبر سال 1937 میلادی سربازان جاپانی پس از 3 روز بمباران بی وقفه شهر «نانجینگ» پایتخت قدیم چین، وارد این شهر شدند. ورود سربازان جاپانی به شهر نانجینگ برای اهالی فاجعه بار بود. جاپانیها بلافاصله پس از تصرف شهر دست به قتلعامهای گسترده و بیرحمانه زدند که در قرن بیستم کمسابقه بود. آنان هر کسی اعم از سالمندان و زنان را که میدیدند، میکشتند. یکی از سرگرمیهای نظامیان جاپانی، کشتن کودکان بود. ماجرای به سرنیزه کردن اطفال در این حادثه، مشهور است. سربازان جاپانی، ولع خاصی در تجاوزجنسی نیز داشتند که قلم از بیان آن عاجز است. قتل عام نانجینگ در میان جنایات علیه بشریت که در قرن بیستم رخ دادند، دارای جایگاه ویژه است حتی اگر امروز حکومت جاپان احمقانه و لجوجانه عمق فاجعه را تکذیب کند. هنوز نسل سالخورده چین خاطره این دوران وحشتبار را فراموش نکرده اند و هر سال برای بیش از 300 هزار نفر از قربانیان بیگناه شهر نانجینگ مراسم دعا برگزار میکنند.
این هم از عبرتهای روزگار است که دو سال پس از فاجعه نانجینگ، جنگ دوم جهانی شروع شد و اکنون نوبت آن رسیده بود که باید نظامیان جاپانی کشته شوند. جاپان در این جنگ، طرف آلمان نازی و هیتلر را گرفت. جبهه ضد هیتلر نیز حملات بیامانی را به جاپان شروع کرد که تا پایان جنگ دوم جهانی، بیش از 2 میلیون و 100 هزار نظامی جاپانی به کام مرگ رفتند. با توجه به تلفات گسترده نظامیان جاپانی در جنگ دوم جهانی، بیشتر عاملان فاجعه نانجینگ نیز به هلاکت رسیدند. آنان هم که زنده ماندند، با خواری و ذلت، تسلیم جبهه پیروز شدند. داستان خفتبار بیرون آوردن نظامیان جاپانی مثل موش از غارها، در پایان جنگ دوم جهانی مشهور است.
البته داستان سراسر غمانگیز بشر هنوز پایان نیافته و جنایتکاران نیز به غربی و شرقی محدود نمیشوند. هر جا جنگ است، جنایتکار هم هست. این جنگ روزی در یمن، زمانی در سوریه، گاهی در فلسطین و روزی در افغانستان شعلهور است و فرقی هم نمیکند که جنایتکار در چه لباسی باشد، جنایتکار، جنایتکار است.
محمد مرادی
نظرات(۱ دیدگاه)