تراژدی شوکآور و ظلمی بدتر از قتلعام!
- انتشار: ۹ قوس ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 124605

پیش از همه بایستی بدانیم که ظلم گاهی توسط دشمنان متوجه یک مردم و جامعه میشود و گاهی توسط دوستان نادان؛ که تأثیر دومی به مراتب جانسوزتر و غمبارتر از اولی است؛ چه رسد به اینکه نوع دوم ظلم توسط دوستانی که دم و دستگاهی و عنوانی در میان مردم دارند صورت بگیرد که پیامدهای منفی چندین برابر و غیرقابل جبران خواهد داشت.
گردهمایی غرب کابل و دعوتنامه آن که توسط داکتر مهدوی و آیتالله واعظ زاده برگزار و مدیریت شد، نه یک بستر عادیِ جفا به مردم بلکه تراژدی شوکآوری بود که ظلمی بدتر از قتلعام را رقم زد و حیثیت فرهنگی، مدنی و عدالتخواهی این مردم مظلوم را لجنمال نمود؛ زیرا آیتالله واعظ زاده و موقوفه ایشان (داکتر مهدوی) در آن تراژدی شوکآور و دعوتنامهشان علاوه بر اینکه حکومت طالبان را حامی آزادیهای سیاسی، زمینهساز همگرایی تمام اقوام و حاکمیت طالبان را حاکمیت مردم برسرنوشتشان خواندند، جفاهای ذیل را مرتکب شدند:
۱- حضور مردم را بیانگر اعتماد مردم به طالبان خواندند؛ در حالیکه تاهنوز تکلیف این مردم با طالبان مشخص نیست و عدم اعتماد از سر و صورت این مردم فریاد میزند.
۲- مقاومت این مردم را که چه در قالب نیروهای امنیتی و چه در قالبهای دیگر صورت گرفته بود، کاملا منکر شدند؛ در حالی که مقاومت این مردم در برابر دهشت افکنان اظهر منالشمس است. بهتر بود که از کنار این قضیه بدون توجه و اسم بردن عبور میکردند نه اینکه در برابر آنهمه رسانه افتخارات مبارزاتی یک ملت را مثل آب خوردن انکار میکردند.
۳- نه تنها افتخارات مبارزاتی این مردم را انکار نمودند که تازه مردم مظلوم و ستمدیده ما را شریک جرم و جنایت طالبان معرفی کردند و بالصراحه گفتند که مردمما عملا در سقوط دادن ولایات و ولسوالیها با طالبان همکار و همگام بودند. این یعنی دست داشتن در تخریب زیربناها و ویرانگریها، دست داشتن در خشونت و دهشت، دست داشتن در نابودی ساختار نظام قبلی، دست داشتن در قتلعام مردم عادی و نیروهای امنیتی. در حالی که طبق اسناد محکم داخلی و بینالمللی، مردمما اولین و بیشترین آسیب دیدگان و قربانیان وحشت و دهشت و تعصبات قومی بودند و هستند و به همین خاطر تلاش شد و میشود که تا نهادهای بینالمللی و جامعهی جهانی نسلکشی شیعهها و هزارهها را به رسمیت شناخته کاری نمایند.
۴- قتلعام، نسلکشی و مظلومیت این مردم توسط طالبان را به شکل بیشرمانه در انظار آنهمه رسانه منکر شدند و تمام اخبار و اسناد موجود علیه اعمال طالبان را تبلیغات و پروپاگند خواندند. این یعنی انکار فجایع میرزااولنگ، جاغوری، مسیر قیاق، بهسود، دره مرگ و امثال آنها و درست خواندن اعمال طالبان و مهر تأیید زدن برپرونده دهشت افکنان.
بنابراین، گردهمایی غرب کابل تراژدی شوکآوری بود که ظلمی بدتر از قتلعام را در حق مردمما درپی داشت که ثبت تاریخ خواهد شد و دستاندرکارانش باید در پیشگاه خدا و این مردم پاسخگو باشند که چرا افتخارات و مظلومیت این مردم را انکار نموده آنها را شریک جرم و جنایات دهشت افکنان خواندند و در برابر آنهمه اسناد داخلی و بینالمللی ایستادند؟!!!
محمد امین احسانی
نظرات(۰ دیدگاه)