سرویس دیدگاه

اشرف غنی

غنی برای انتقال طراحی و انتخاب شده بود

آقای غنی کلا برای انتقال طراحی و انتخاب شده بود یکبار مسئول انتقال قوای امنیتی و نظامی از نیروهای ناتو و امریکایی به نیروهای افغان و سیستم داخلی که رییس کمسیون آن بود و بعد هم انتقال کلی به طالبان وقتی رییس جمهور بود.

منظورت چه بود؟!

بارها دیده‌ام برخی از ایرانیان به ایرانی دیگر کنایه یا بد و بی‌راه گفته‌اند و او برگشته پرسیده چه گفتی؟ منظورت چه بود؟ جواب داده‌اند که با شما نبودم، قضیه تمام شده است.

تحقیر نظامیان

روزی نوشتم که منیره یوسف‌زاده نظامی نیست و نباید بیش از هزار افسر و ژنرال ورزیده افغانستان به وی سلامی بدهند زیرا این اقدام بیش از پیش باعث تحقیر نظامیان شده و علت مضاعفی بر تضعیف روحیه آنان برای دفاع از کشور می‌شود.

استراتژی یک ضربت چاقو

روح حاکم بر رفتارهای اخیر ایران در بسترهای سیاسی و نظامی موید این استراتژی آنهاست. رویکرد جامع دفاعی و احتیاط در واکنش به اضطراب‌های امنیتی میتواند بیانگر دورخیز و آمادگی آنها باشد برای همان یک ضربت چاقو و در ضرب المثل معروف خودمان هم داریم که صد ضربت زرگر … یک ضربت آهنگر!

طالبان

جنگ و جان، برای نان

در جامعه ما، سقف معیشت و زندگی برخی، بر ستون جنگ استوار است. این جنگ است که زندگی برخی را می‌چرخاند و آنان را نان می‌دهد. به عبارت دیگر، برخی می‌جنگند تا زنده‌ بمانند.

از مرگ حمدالله مخلص عبرت بگیریم

حمدالله از سازمان‌دهندگان حملات انتحاری طالبان در شهر کابل بود اما سرانجام خودش توسط افرادی ظالم‌تر از خود به همان روشی به هلاکت رسید که قبلاً جان ده‌ها انسان بی‌گناه را به همان شیوه گرفته بود.

طالبان

کدام امنیت؟

سخنگویان طالبان همیشه در رسانه‌ها ادعا دارند که ما در افغانستان امنیت آورده‌ایم، اول اینکه این ادعای آنان کاملاً غلط است و در عمل ما هرروز شاهد قتل‌ها و پیدا شدن جنازه‌ها در شهرها هستیم. دوم اینکه تعریف طالبان از امنیت اشتباه است، امنیت فقط این نیست که جنگ و قتل و کشتار نباشد.

پرهیز از نفرت‌پراکنی

برای غلبه بر فضای بی‌اعتمای، زندگی مسالمت‌آمیز و ساختن جامعه، کافی است، نخبگان، نفرت‌پراکنی را در جامعه تزریق نکنند، مردم را در مقابل هم قرار ندهند و تنوع را در جامعه، در همه زمینه‌ها بپذیرند. لازمه این امر آن است که حکومت دست از انحصار بر دارد.

افغانستان

نجات ما در چیست؟

هرچه آگاهی(نه فقط علم)، شعور، درد و دغدغه انسان بودن فرد بیشتر باشد، به همان اندازه احساس مسئولیت، احساس همدردی انسان و رنج بودن برایش بیشتر خواهد بود. چنین انسانی هرگز زندگی را در ازای رذالت تحمل نمی کند، بلکه زندگی به قیمت فضیلت برایش مطلوب خواهد بود.