سرویس دیدگاه

شیعه کشی و تاوان جرم های سیاسی معکوس!

کشتار فجیع مسجد فاطمیه قندهار, ادامه ی کشتار مسجد سیدآباد قندوز و درتکمیل کشتار مزار و یکاولنگ و دهمزنگ است. پیداست که این کشتارها با هرعنوان و از جانب هر گروه و تحت هر نامی که صورت بگیرد، امریست معطوف به یک حرکت دیرینه، هدفمند، سیستماتیک و با هدف نفی وطرد و تباهی یک گروه قومی ـ مذهبی.

طالبان

پذیرش چنین حکومت ناتوان و عقبگرا برای مردم محال است

در چنین شرایطی واقعا جای تاسف دارد که باز هم همه اسیر بربریت هستیم و عده ای همچنان حرف از تغییر و مدرن شدن امارت می زنند. بر خلاف چنین تغییری آنها خوب است از تغییر مردم بگویند که پذیرش چنین حکومت ناتوان و عقبگرا برای آنها محال شده است.

سود حاصل از این کشتار برای جانیان چیست؟

حملات مرگبار علیه برپاکنندگان نماز جمعه در قندوز و قندهار و کشتار انسان های بی دفاع در عین حال که مصداق روشنِ نسل کشی و جنایت ضد بشری است، سوال برانگیز، مشکوک و پیچیده به نظر می رسد.

افغانستان

ضرورت باز پس گیری جغرافیا

دوگانه طالب-داعش که برخی تلاش دارند آن را پر رنگ کنند، بیش از آنکه بیان یک امر واقعی در افغانستان باشد، ابزاری برای سلب مسوولیت از طالبان است.

اگر در مسجد نماز جماعت خواند باید کشته شود؟

امروز نمازگزاران شیعه در مسجد در قندهار مورد حمله قرار گرفت. بعد از این حمله یک تعداد کاربران فیسبوک نسخه پیچیدند که حفظ جان واجب است و مردم باید از خواندن نماز در جماعت خود داری کنند. در حالیکه این حملات هدفمند به منظور سرکوب و محو یک گروه خاص اجتماعی یعنی شیعیان است. برای تروریستان مهم نیست که این مردم را در کجا باید کشت. فعلا آسان ترین محل کشتار اینها مساجد است.

جنگ فرقه ای، پروژه مشترک سازمان های استخبارتی

ظهور گروه های تروریستی و افراطی چون القاعده، النصره، بوکوحرام، النصره، جماعت اسلامی، داعش و طالبان همه پروژه های استند که سازمان های استخباراتی با استفاده از جهالت مردم، تحریک احساسات مذهبی، شکاف های سیاسی و اجتماعی بوجود آورده و به مثابه بسیار موثر در کشورهای اسلامی از آن استفاده می کنند.

افغانستان

بله، کار خراب است

نباید به زبان‌ مادری‌مان سخن بگوییم؛ نباید دانشگاه بگوییم؛ نیایشگاه بگوییم؛
که باز کار خراب می‌شود؛ نباید به مسجد برویم؛ نباید به مکتب برویم …

کم‌وکوتاه دربارهٔ زبان

فروکاست زبان به ابزاری برای برقراری ارتباطِ صرف، نابخردانه و ناشی از زبان‌نفهمی است. کارکرد زبان برای کسانی که آن را محملی برای مواجهه دَرّاکانه با هستی می‌دانند، بسیار فراتر از تعامل روزمره و ارتباط دم دستی با افراد همزبان است.

برخورد چوپانی با زبان

زبان پشتو هم یک زبان سچه و ناب نیست، از عربی و فارسی و اردو و مغولی و ترکی و دیگر لهجه ها بسیار گرفته است اما این زبان و هر زبان دیگر، در ستیز و پرخاشگری و خط کشی های نامعقول غنا نمی یابد، بلکه در تعامل سازنده با زبان های دیگر مخصوصا فارسی و ازبیکی و آفرینش های علمی و ادبی می تواند رشد کند.