ابهام درباره مرگ و زندگی رهبر طالبان جدی است
ا گذشت هر روز از حاکمیت طالبان در افغانستان، ابهام درباره مرگ و زندگی رهبر این گروه بیشتر و جدیتر میشود.
ا گذشت هر روز از حاکمیت طالبان در افغانستان، ابهام درباره مرگ و زندگی رهبر این گروه بیشتر و جدیتر میشود.
همانگونه که پیشبینی میشد، طالبان بلخاب را تصرف کردند و اگر دوباره هم توسط نیروهای مقاومت مردمی بازپس گرفته شود، باز هم طالب فاتح موقت میدان است. هر چند که در فرجام، اینها با حمله بر بلخاب، زمینه را برای مقاومتهای بیشتر فراهم کردهاند.
طالبان از طریق فرایند مردم سالاری؛ به قدرت نرسیدهاند و مردم حق وکالت و نمایندگی به آنها ندادند در نتیجه به لحآظ حقوقی حق اقدام علیه دیگران را ندارند. وقتی حکومت فاقد مشروعیت حقوقی و مردمی باشد، وصله بغاوت یک وصله نچسب و بیمعناست.
اکنون وقت آن است که مهدی مجاهد نسبت خود را با طالبان روشن کند و اگر چنین نشود، حتی اگر مدافعین بلخاب پیروز هم شوند، تاریخ، این جنگ را در خود ثبت نخواهد کرد. چون درگیری بر سر کسب امتیازهای درون گروهی، ارزش ثبت در تاریخ را ندارند.
از همان نخست معلوم بود که در برابر طالب که نماد عریان زورگویی است، نمیشود جز با توسل به زور به زبان دیگری سخن گفت.
اگر مولوی مهدی بخواهد افکار عمومی را با خود همراه کند و احیانا پشتیبانی جبهه مقاومت را هم در کنار خود احساس کند دقیقا در همین مقطع مهم، باید تکلیف خودش را با طالب مشخص کند.
بلخاب در یک قدمی جنگ قرار گرفته است؛ جنگ طالبان با مولوی مهدی یکی از فرماندهان خودشان.
فهم این مطلب که نزاع مولوی مهدی با اداره کابل بر سر منافع است یا او، حقیقتا از طالب بریده، نیازمند گذشت زمان است و به نظر من هنوز نمیشود در این رابطه به صورت قاطع سخن گفت.
با گذشت صدها سال از حضور سیکها و هندوها در افغانستان، به نظر میرسد که آنان هنوز از امتیازهای شهروندی در این کشور برخوردار نشدهاند.
با خود فکر کن که در یک مسجد در کابل نماز ادا می کنی، حمله انتحاری میشود و تو در بین جسد های افتیده از نماز گذاران زنده میمانی و کمی هوش ات کار میکند و میبینی که تروریست های دیگر بعد از انفجار مسلح داخل میشود …