این فضا تا منتهای درجه کاذب و دروغین است. فضای بافته و ساختهٔ انجیاوها و پروپوزلنویسان است برای درآمد بیشتر خودشان. فضای واقعی به امان ملامجیب و امثالهم رها شده و برعکس با بافتن و ساختن چنین فضایی، سیطرهٔ ملامجیبها را بر فضای واقعی بیشتر و محکمتر میکنند.
تحت شرایطی که از آن صحبت شد اجلاس داووس در بهترین حالت تنها میتواند زمنیه این را فراهم کند که افغانستان به مقدار بیشتری از کمک های اقتصادی بین المللی در بخش های بشر دوستانه و یا حکمرانی دسترسی داشته باشد.
فرض کنید که پهلوی شکسته مسلم نیست(آنهم فقط فرض کنید آنهم به دلیل مماشات با عوامی که فکر می کنند کتاب می خوانند)، با دل شکسته چه می کنید؟ با حرمتی که شکسته شد چه می کنید؟ آیا این را هم انکار می کنید؟
جنگ قدرت غنی و عبداالله؛ رهبران حکومت افغانستان، موضوعی نیست که جهانیان از آن آگاه نباشند. با این حال، تاکنون هردو طرف، ظاهرا سعی میکردند در خارج از افغانستان هرگز اختلاف نظرهایشان را بهطور عریان و بیپرده مطرح نکنند؛ تراضی نانوشتهای که ظاهرا شکسته شد و آقای غنی با حمله صریح و بیپرده بر عبدالله و کرزی، این جنگ پنجساله قدرت را جهانی کرد.
اگر شگرد تازه جنگ زیر بیرق صلح در افغانستان عملی شود، صلح برای ابد در سرزمین ما نابود خواهد گشت و حداقل چند نسل دیگر هم طعم آن را نخواهند چشید، بناءً مردم ما باید بدانند که جنگ را زیر نام صلح نپذیرند، جامعه جهانی و ملل متحد نیز در برابر چنین پروسهای خطرناک واکنش نشان دهند.
سادهنگری خواهد بود که با این وضعیت پیچیدهی جهانی، جنگ در افغانستان فروکش کند؟ همهی بازیگران جهانی که در داغترین جغرافیای جنگ مشغول حمایت نیابتی منافع و منابع خود هستند، خود را در جنگ افغانستان شاملِ کامل میدانند.
بیستم ژانویه مصادف با سی و دومین سالروز درگذشت «خانعبدالغفارخان» از رهبران معاصر جامعه پشتونهای پاکستان و افغانستان است. این جامعه در پنج قرن اخیر، شاهد سه حرکت اصلاحی بود که اگر به پیروزی میرسید، اکنون شاهد نارسایی از نوع افراطگرایی در بین پشتونها نبودیم.
تا این لحظه، از سوی کاخ نشینان کابل نیز هیچ موضع مشخص و صریحی در مورد مجیب الرحمن دیده یا شنیده نشد و اگر کسی اظهار نظری کرده، خیلی با ایما و اشاره و احتیاط سخنگفته که مبادا خاطر مولانا مکدر نشود.