جبهه ضد طالبان بیش از پیش پراگنده، ضعیف و بدن برنامه راهبردی است. انتخابات، نتیجه آن، اعلان مراسم تحلیف اشرف غنی و سپس به تعویق انداختن آن همه نشان داد که سرنوشت افغانستان در دست خود افغانها نیست.
افزایش حمله به جمعیت مسلمان ها در هند توسط گروه های تندرو هندو و گزارش هایی از به آتش کشیده شدن خانه های مسلمانان و مساجد، مسوولیتی سنگین را متوجه نهادهای مدافع حقوق بشر و دولت های اسلامی کرده است.
معرفی ۳۹ نفر از منتقدین خود در شبکه های اجتماعی توسط امرالله صالح هنوز مورد بحث است. ازآنهآیی که سارنوال برای تحقیق جلب نموده بر میآید که اتهام آنها استعمال “شرم نداشتن” از مواضع قبلی وی در برابر اشرف غنی و مقایسه آن با مواضع کنونی وی بوده.
درصداقت، آیینه ای بود قدنما. دربصیرت، چراغ گَیسی بود درمسجد قریه ها و در زلالی روح، رودخانه ای بود همواره جاری در دیارِما. “سیدعبدالحمید سجادی”، زیباترین فصل یک رویداد در زندگی سیاسی جامعه ی خود بود.
کرونای تاریخی و سیاسی که معجونی از ویروسهای کشنده جهل، تعصب، تمامیت خواهی، برتری جویی، بیباوری به خود، بیاعتمادی به همدیگر، عدم پذیرش تکثر اجتماعی، فرهنگی، قومی، زبانی وسیاسی، پرهیز از مدارا، عقب ماندگی فرهنگی و اجتماعی، فقر و بیکاری و….میباشد، بیمهابا “بودن” کنونی و “شدن” آینده ما را هدف قرار داده است، و جهش وار به پیش میرود.
نمیدانم داکتر عبدالله این شب و روزها در چه فکری است و این همه شور و هیجان و بیزاری از وضع موجود را چه گونه تفسیر میکند. اما واقع این است که او در آستانه یک فرصت تاریخی قرار گرفته است. او میتواند تاریخ ساز شود و یک صفحه جدیدی را در تاریخ افغانستان باز کند.