این روزها وضعیت مدیریتی شهر کابل در بد ترین وضعیت ممکن قرار دارد. بعضی از نقاط شهر به طویله انسانی تبدیل شده است. در چنین حالتی، بعضی از “کارگران شاروالی” هر روز در صفحات اجتماعی از شاروال “اندیوال شان” عکس می گذارند که مردم فلان ناحیه از شاروال تجلیل و تقدیر کردند.
انفعال و بیگانگی سران خودخوانده جنبش با واقعیت های موجود و عدم درک واقع بینانه از شرایط حساس و شکننده امنیتی از جمله عوامل افول جنبش روشنایی و وقوع رخداد دوم اسد دانسته شده اند.
پس از گسترش و توسعه اسلام در خارج از شبهجزیره عربستان، زبان عربی هم به تدریج جایگزین زبانهای محلی شد اما یک زبان را نتوانست در خود هضم کند و این زبان، همان زبانی است که اکنون به اسم فارسی یا پارسی دری میشناسیم.
ما اگر حرف از این میزنیم که دین نباید ایدئولوژیک گردد – چنانکه مدعیان روشنفکری این حرف را تکرار می کنند – آن طرف سکه را نیز باید در نظر داشته باشیم؛ اگر دین از جوامع اسلامی حذف گردد، آلترناتیف آن فقط ایدئولوژی غربی است نه اراده ای ملت های مسلمان.
جنبشهای “تبسم” و “روشنایی” دوجنبش برخاسته از متن تودههای محروم و رنجکشیده و زجردیدهی کشور بود که به دلیل عدم رهبری درست، به نتیجه نرسید و خواستهها و مطالبات مردم بیپاسخ ماند.