
گپی در باب استقلال
استقلال و خوداتکایی و آزادی از انقیاد بیگانه امری است بس شریف و مبارک و وابستگی و بیگانهپرستی مذموم است و خلاف غرور و حمیت، اما در خصوص ۲۸ اسد، این حقیر تابع دیدگاهی از نوع و لون آنچه رسما تبلیغ می گردد، نمیباشد.
استقلال و خوداتکایی و آزادی از انقیاد بیگانه امری است بس شریف و مبارک و وابستگی و بیگانهپرستی مذموم است و خلاف غرور و حمیت، اما در خصوص ۲۸ اسد، این حقیر تابع دیدگاهی از نوع و لون آنچه رسما تبلیغ می گردد، نمیباشد.
تحقق صلح در افغانستان بدون ایجاد بنیاد فکری و فرهنگی آن و تولید و توسعهی ادبیات نظری آن رویای دستنیافتنی و آرزوی نزدیک بهمحال است.
موضوع مهمی که این روزها فضای مجازی و محافل سیاسی را فراگرفته بازگشت گروه طالبان به قدرت است. به نظر برخی اکنون باید از چگونه آمدن طالبان پرسید و نه از اصل آمدن آنها. آیا طالبان با مذاکره و صلح به قدرت شریک میشوند یا با زور نظامی به قدرت بازمیگردند؟
طالبان میتواند با تغییر رنگ پرچم از سفید به سیاه مدت را زیر نام داعش به نفع امریکا در افغانستان خون بریزد.
این کارطالب، مورد حمایت بی درنگ سعودی و وهابیت قرار خواهد گرفت و تا طالب و فکر طالبانی است جهل است. تا جهل است صلح نیست.
معلوم نیست که با این سر درگمی، عدم تدبیر و فقدان برنامه و نقشهٔ راه پروسهٔ صلح چه سر نوشتی خواهد یافت؟!
هیچ توجیه اخلاقی و حقوقی برای برگزاری جشن استقلال وجود ندارد و هزاران دلیل دیگر بر نفی استقلال داریم که دور نرویم، همبن آزادی چند هزار جنایتکار و قاچاقچی، اوج وابستگی و ذلت و حقارت است.
خلاصه ورود نمایندگان اقوام همیشه محروم بویژه هزارهها در گفتگوی مصالحه، خیلی امیدوار کننده به نظر نمیرسد؛ همانگونه که در لوی جرگه فرمایشی جز حضور ظاهری و فرمایشی، هیچ سهم فعالی نداشتند.
متأسفانه کشورهای مسلمان اگر در هیچ عرصهای نبوغ نداشته باشند؛ حداقل در خودزنی و همدیگرستیزی و بردگی برای دیگران، نبوغ و استعداد فوق العاده دارند.
در این روزها خبر عادی سازی روابط امارات با رژیم قصاب اسرائیل در صدر اخبار رسانههای اسرائیلی و غربی قرار دارد.
اکنون این پرسش مطرح است که آیا جهان شاهد جنگ سرد جدید، این بار میان ایالات متحده و چین خواهد بود؟ تاثیرات و پیامد این جنگ سرد بر محیط بین الملل چگونه خواهد بود و توسط کدام مرجع، مدیریت خواهد شد؟