موضوع مهمی که این روزها فضای مجازی و محافل سیاسی را فراگرفته بازگشت گروه طالبان به قدرت است. به نظر برخی اکنون باید از چگونه آمدن طالبان پرسید و نه از اصل آمدن آنها. آیا طالبان با مذاکره و صلح به قدرت شریک میشوند یا با زور نظامی به قدرت بازمیگردند؟
طالبان میتواند با تغییر رنگ پرچم از سفید به سیاه مدت را زیر نام داعش به نفع امریکا در افغانستان خون بریزد.
این کارطالب، مورد حمایت بی درنگ سعودی و وهابیت قرار خواهد گرفت و تا طالب و فکر طالبانی است جهل است. تا جهل است صلح نیست.
هیچ توجیه اخلاقی و حقوقی برای برگزاری جشن استقلال وجود ندارد و هزاران دلیل دیگر بر نفی استقلال داریم که دور نرویم، همبن آزادی چند هزار جنایتکار و قاچاقچی، اوج وابستگی و ذلت و حقارت است.
خلاصه ورود نمایندگان اقوام همیشه محروم بویژه هزارهها در گفتگوی مصالحه، خیلی امیدوار کننده به نظر نمیرسد؛ همانگونه که در لوی جرگه فرمایشی جز حضور ظاهری و فرمایشی، هیچ سهم فعالی نداشتند.
اکنون این پرسش مطرح است که آیا جهان شاهد جنگ سرد جدید، این بار میان ایالات متحده و چین خواهد بود؟ تاثیرات و پیامد این جنگ سرد بر محیط بین الملل چگونه خواهد بود و توسط کدام مرجع، مدیریت خواهد شد؟
گاهی کشورها همچون افغانستان همزمان در دام دو قسم انتحار سخت و نرم گرفتاراند ولی متأسفانه انسانها و بویژه مردم ستمدیدهما از جنگ و انتحار معمولا نوع سخت آن را میفهمند و از نوع نرمش بیخبر اند یا غفلت میورزند؛ لذا همواره با انتحار و انتحاری رفتار دوگانه دارند.
قطعنامه امریکا در شورای امنیت که خواستار تمدید تحریم فروش سلاح به ایران که دو ماه بعد پایان میآبد با دو رای (رای خود امریکا و کشور دومینکن) و ۲ رای مخالف ( چین و روسیه) و۱۱ رای ممنتع ( بشمول بریتانیا و فرانسه) شکستی است که در تاریخ سازمان ملل امریکا به آن دچار نشده بود.