منطق طالبان زور و ابزارش دین است. در مذاکرات قطر نیز از همین منطق و ابزار استفاده کرده در مواجهه با استدلال طرف مقابل، قطع مذاکره و تهدید به ادامه جنگ را پیش میکشد و در برابر مطالبات معقول و عادلانه نمایندگان حکومت، از امارت اسلامی سخن میگوید.
هردو مذهب جعفری و حنفی باید در افغانستان رسمی باشد و به پیروان مذاهب دیگر و حتی ادیان دیگر مانند سِکها نیز در احوال شخصیه و موضوعات فرقه ای و دینی شان حقوق قائل شویم تا همه دوستانه و برادرانه در افغانستان آرام، آباد، آزاد، مرفه و شگوفا زندگی کنیم.
طبعا یک نفر باید رتبه اول کنکور امسال افغانستان میشد، مثل هر سال. ولی چرا اول شدن شمسیه تا این اندازه باعث سرور و غرور شده است؟ میدانیم دلایل بسیار است، از نجات یافتن او بعد از حمله داعش به مرکز آموزشی موعود گرفته، تا طبقه اجتماعی خانواده شمسیه که از جماعت فرهنگدوست و دانشدوست […]
آقای حکمتیار از این گونه نقیض گویی ها و اهانت ها چه هدفی را دنبال می کنند؟ آیا مسیر باد را به سمت طالبان دیده و می کوشند خودرا با آنان همسو و همدل نشان دهند یا پروژهٔ کلان تری پشت اظهارات متناقض ایشان قرار دارد؟
اعلام نتایج کنکور دانشگاه های کشور، و راهیابی دانش آموزان سخت کوش از میان فقیرترین و محروم ترین اقشار و لایه های جامعه، افزون بر این که سرور و شادمانی را نصیب خود دانش آموزان ساخت، برای خانواده های شان و جامعه نیز به ارمغان آورد، چند پیام و نکته مهم را نیز با خود دارد.
اظهارات شتاب زاده ی اخیر حکمتیار ثابت ساخت که او از نوعی سخافت در اندیشه و رفتار؛ رنج برده و پارادوکس عظیمی را از این ناحیه در مخلیه ای رنجورش حمل می کند.
در چنین مقطعی از تاریخ سرنوشتساز برای مردم افغانستان به خصوص شیعیان و بانوان، دانشجویی از قشر بانوان و جامعه شیعی افغانستان، رتبه اول کنکور امسال را از آن خود کرده است.
گرچه برخیها از لحاظ زمانی و مکانی، نگاهی نسبتا منفی به موضع استاد دانش داشتند و آن را در شرایط حساس کنونی که گفتگوهای مصالحهای به ظاهر ملی در دوحه جریان دارد، خلاف وفاق ملی قلمداد نمودند و نوشتند که چنین موضعی در این زمان و آن هم در بامیان مناسب نبود، اما به نظر میرسد که صحبتهای ایشان هم از نظر زمانی و هم از حیث مکانی، از چند جهت نه خلاف همسویی ملی بلکه در راستای منافع کشور و همسو با وفاق ملی بود.
چالشهای صلح پایدار در افغانستان در چهار سطح مورد اشاره قرار خواهد گرفت. از منظر این نوشتار، رفع اینچالشها، پیشنیازهای صلح پایدار در افغانستان به شمار میرود.
سخنان سرور دانش در مورد کارنامه سردمداران سدوزایی و محمدزایی، تشت رسوایی تاریخی این سرزمین بیتاریخ را از بام بلند ۲۵۰ سال حاکمیت استبداد قبیلهای، به زیر انداخت.