
طرح یک مهره سوخته
طرح حکومت موقت از سوی حکمتیار در راستای تحتالشعاع قرار دادن جمهوریتطلبی ملت افغانستان درانداخته میشود آن هم دقیقا پس از بازگشت از پیش پاکستانیها!
طرح حکومت موقت از سوی حکمتیار در راستای تحتالشعاع قرار دادن جمهوریتطلبی ملت افغانستان درانداخته میشود آن هم دقیقا پس از بازگشت از پیش پاکستانیها!
طالبان، هرگز تن به مصالحه نمیدهند و هرگز دست از خشونت نمیکشند، مگر به این نتیجه برسند که اگر یک ضربه بزنند، ده ضربه خواهند خورد.
هیچکس در خیر بودن صلح شکی ندارد، اما آنچه مهم است، ابتنای صلح بر محور عدالت و حفظ کرامت انسانی است.
میتوان این گونه گفت که فاجعه روز گذشته کابل، یک رویداد تروریستی وحشتناک برای تسویه حسابهای داخلی در حکومت است که مدنی ترین مردم کشور و در عین حال در حاشیه ترین مردم این سرزمین در قدرت سیاسی و نظامی را هدف قرار داده است.
رقابتهای ناسالم و اختلافات دکان داران خودی درد آورتر از همه چیز است و این مردم بیش از تاوان نگاه قبیلوی حکام جور، تاوان اختلافات سران قدرت و ثروت خودی را میپردازند که به خاطر کش و فش و خاریدن جیب، همه را به خاک سیاه نشاندهاند.
اینجانب نیز به حیث یک شاگرد و ارادتمند، از میان میلیونها انسانِ قربانی و معترضِ هزاره، خطاب به استاد دانش (نمایندۀ رسمی هزارهها در حاکمیت) میگویم: حضرت استاد! اگر کاری و راهحلی و تدبیری در توان تان نیست، پایین آمدن و استعفا کردن حتماً در توان تان هست!
سخنگوی طالبان حمله به آموزشگاه کوثر را بیربط به این گروه خوانده است. از او پرسیدنی است که فرض کنیم فاجعهی کوثر دانش کار شما نباشد، در غور و ننگرهار اما عابران بیگناه را مگر نکشتید؟ چه فرقی است بین خون کودکان برچی و اطفال و زنان فیروزکوه؟
به روایت تاریخ، بشریت سنگین ترین بها را در ازای “دانایی” و “آگاهی” پرداخته است …
حال تاکتیک فرار به جلو را درباریان غنی دارند به کار میبرند که بیش از هر زمان دیگری بیانگر ضعف، ذلت و زبونیشان است.
اگر ما بخواهیم اسامی و تاریخ حوادث را از کتاب امپراتوری صحرانوردان برداریم و بهجای آن اسامی رهبران و سران طالبان و تاریخ معاصر را وارد کنیم، گویا قرنها به عقب برگشتهایم و بار دیگر تمدن خراسانیان و آریانا با هجوم دیگری از صحرانوردان روبرو شده است.