خلاصه اگر درپی رهایی هستیم، منطق حکمتیار را باید کنار گذاشت که با آن ره به جایی نخواهیم برد؛ چون منطق وی منطق مسئولیت ناپذیری و دشمن اصلاحات است و اصلاحات با مسئولیت پذیری سنخیت دارد نه با مسئولیت ناپذیری.
متاسفانه صلح با “طالبان قطری” که ظاهرا نماینده طالبان هستند؛ بازی کثیف انحرافی است که با هزینه پولهای گزاف همه را سرگرم خودش کرده و چشم امید بسیاری از اقشار کشور رابه نتایج این نشست ها دوانیده است، در حالیکه معادلات در بخش دیگری از خاک افغانستان و یا جای غیر از قطر مثل پاکستان باید رقم خورد انهم با گروه های اصلی که هیچ اهمیتی برای” طالبان قطری” و نتیجه این نشست قایل نیستند.
امروزه مردم گرسنه تر از گذشته نیستند، بلکه مرفه تراند. اما آنچه شهر کابل را به جولانگاه دزدان و تبهکاران تبدیل کرده، فروپاشی ارزش های سنتی و تهی شدن زندگی از معنا است.
در کجای شریعت ذکر شده که شما مردم عادی، ملکی، غریب کار و بیچاره را که نه سیاست می فهمند و نه از بند و بست های پیش و پشت پرده خبر دارند و فقط به دنبال یک لقمه نان حلال اند، بکشید و آن ها را متهم به همدستی با خارجی ها بکنید؟
انفجار مهیب دیروز دل هر انسانی را به درد میآورد. جنایتی که بیش از بیست راهگذر و دکاندار و زن و کودک را به کام مرگ برد و نزدیک به صد نفر را مجروح کرد.
نیرو های امریکایی که ظاهراً در حال رفتن از افغانستان هستند پایگاه ها و تعمیراتی را که در افغانستان ساخته اند با در نظرداشت اینکه با افغانستان قرار داد امنیتی امضا کرده اند و قرار داد امنیتی دارند، با آنهم پایگاه ها و وسایط خود را تخریب میکنند و باقی وسایط جنگی که خیلی مهم و کارا است آنها را به پاکستانی ها تسلیم میکنند.