راهکارِ نجاتبخشی که «مقاومت مردمی» در پیش گرفته است، همانا فعّال کردن مکانیزم ماشه است؛ یعنی جبهۀ مقاومت، انگشت روی ماشهی تفنگ میگذارد و به نیروهای اهریمنی میگوید: اگر شلیک کردید، ما هم شلیک میکنیم و اگر دست از شرارت برداشتید، ما هم دست از کشیدن ماشهی تفنگ بر میداریم.
بسیاری در کابل معتقدند در توافق نامه صلح امریکا با طالبان امتیازات بیش از حد به این گروه داده شده است. بازنگری و احتمالا ایجاد تغییرات در توافق نامه اما کمی بعید به نظر می رسد.
این روزها در فضای اجتماعی جنگ میان «جموریت »خواهان و « موقت» طلبان چنان گرم و پر تب و تاب است که همهٔ مسائل دیگر از جمله هفتاد فی صد جمعیت زیر خط فقر، ملیون ها معتاد، نا امنی ها و بیکاری ها و فرار سرمایه ها و انفجارات روزانه در شهرها را تحت الشعاع قرار داده است.
با درنظرداشت انبوهی از مشکلات و بحران هایی که دولت بایدن در خانه و خارج از خانه با آنها روبروست می توان گفت افغانستان در لیست اولویت های اول ایالات متحده امریکا قرار ندارد.
برخی رویکردهای دولت ترامپ، مطلوب حاکمان عربستان سعودی بود، مانند خروج از برجام، بیتوجهی این کشور به قتل خاشچقی، الصاق انصارالله به فهرست «سازمانهای تروریستی» و بیطرفی آمریکا در موضوع محاصره قطر و همراهی با جنگ یمن. با این حال، اکنون به نظر میرسد سیاست خارجی دولت بایدن نسبت به عربستان سعودی، در محورهای زیر به چالشی برای ریاض بدل خواهد شد.
امروز حلقات فاشیستی و رسانههای وابسته به آنان میگویند: چرا هزارهها یکصدا از یک یاغی و مسلحِ غیرمسئول، حمایتِ رسانهای میکنند!! اگر پوشش و حمایت رسانهای آنها نباشد، شما قطعاً از علیپور نیز یک «هیولای آدمکش» و از جبهۀ مقاومت نیز یک «مافیای تبهکار» خواهید ساخت.
بحث امارت یا دولت اسلامی طالبانی و جمهوریت غنی عملا در میان اضلاع همین مثلث مطرح است که نیت و عملکردشان نسبت به مردم ما روشن است و برای درک بهتر ماهیت امارت طالبانی و جمهوریت غنی، چه خوب که مروری به گذشته داشته باشیم.
حالا کار جانب قربانیان سخت شده است چون هم باید توطئه ها و پرونده سازی ها و تحریف ها را خنثی کنند و هم برای اثبات حقیقت و تامین شفافیت و برای تطبیق احتمالی عدالت به مستند سازی و جمع آوری شواهد بپردازند.