دولت اشرفغنی تاکنون به پشتوانه نظامی و امنیتی آمریکا از مذاکره با طالبان سخن میگفت. در عین حال اگر فقدان این پشتیبانی نظامی، دولت افغانستان و دیگر گروههای مؤتلف را به سوی همگرایی بیشتر و کاهش اختلافات سوق دهد، میتواند فرصتی برای انسجام بیشتر گروهها و جریان های سیاسی و اجتماعی در افغانستان باشد. چنان که تشکیل شورای عالی دولت در همین راستا ارزیابی می شود.
در این وضعیت حساس، انگار رئیس جمهور عقل خود را از دست داده است؛ از یکطرف تلاش میکند در محور جمهوریت، اجماع ملّی ایجاد کند و مردم را به حمایت از آن در مقابل امارت بسیج کند؛ از جانبدیگر با سیاستهای قومگرایانه خود، ازبکها و تاجیکها و هزارهها را از بدنه جمهوریت جدا میکند. واقعیت این است که رئیس جمهور با این رفتارهای غیرخردمندانه خود جمهوریت را از هم میپاشد، دستاوردهای اخیر را قمار میزند و این کشتی توفانزده را به سوی غرقابهای جنگهای قومی میراند.
دیروز مردم فاریاب در اعتراض به تبدیل والی تظاهرات کردند. معترضان انواع اسحله های سبک و سنگین را با خود حمل کرده و قدرت شان را به رخ دولت کشیدند. احتمالا دولت در برابر خواست آنها تسلیم خواهد شد. دست کم امتیاز قابل توجهی به آنان خواهد داد.
ادامه حملات سیستماتیک و هدفمند علیه هزاره ها و شیعیان که معمولاً گروه داعش مسئولیت آن را به عهده می گیرد، اما در پشت پرده آن، دستهای پنهانی بسیاری از داخل گرفته تا خارج وجود دارد، زنگ خطر را در مورد ادامه اینگونه حملات حتی با وجود صلح و تغییر ماهیت و نوعیت جنگ به صدا درآورده است.
ملا عبد المنان نیازی نه تنها عامل جنایات و قتلهای مردم، به ویژه مردم هزاره در سال ۱۳۷۷ در مزار شریف بود، بلکه تردیدی نیست که او در بسیاری از کشتارهای غرب کابل و هرات در سالهای گذشته، نقش داشته است. اعتراف صریح خود او به این جنایات، گواه غیر قابل انکار بر این مدعاست.
به هر حال، اکنون که فاجعه انسانی در غزه رخ داده است، مهم نیست که چه جریانی این منطقه را اداره میکند بلکه مهم این است که به هر طریقی شده، از ریختن خونهای بیشتر جلوگیری شود.
تا زمانی که دولت، جنایتهای نسلکشی علیه هزارهها را رسمن نسلکشی نشناسد، این جنایتها نه پایان مییابد و نه با این وعدههای کذایی و مفت، درد مردم درمان شدنی است.
دولت ایالات متحده در یک بازی باختباخت در افغانستان گرفتار آمده است. اگر بماند، مجبور است هزینههای نبرد با گروههای شبهنظامی بویژه طالبان را تحمل کند و اگر برود، عملاً به شکست دو دهه نظامی گری اقرار کرده است.