اکنون اما، نه ملت افغانستان و نه مللی که که صادقانه در کنار دولت و ملت افغانستان ایستاده، فریب نمایشهای شیطانی طالبان را نخورده و میدانند که این گروه به شدت وابسته به همان امریکا و پاکستان است و در آینده نیز نقش عامل این دو کشور را در افغانستان بازی خواهد کرد.
جو بایدن رئیسجمهور امریکا در ۱۴ آپریل از تصمیمش برای خارج کردن «بیقید و شرط» و حتمی همه سربازان امریکا از افغانستان گفت و اعلام کرد «وقتش رسیده که طولانیترین جنگ امریکا پایان یابد و نیروهای امریکایی از افغانستان به خانه برگردند.»
همه چیز نباید تغییر کند و نمى شود تغییر کند. البته نه به این معنى که از قِبَلِ محافظه کارى و به نام محافظه کارى، افرادی تملق و چاپلوسى کنند و با اخلاق محافظه کارى مفرط، زندگى شان را تامین کنند و در خدمت قدرت و حکومت و توجیه عمل حلقه فساد و خیانت بمانند.
پاکستان اگرچه به تمویل و تجهیز و حمایت از طالبان در افغانستان و پیش برد جنگ نیابتی متهم است، اما این نکته را هم خوب درک کرده است که افغانستان بی ثبات و ناآرام بدون شک سبب نفوذ جنگ و ناآرامی به پاکستان خواهد شد.
با مطالعه تمام جوانب قضیه جنگ یازده روزه و ارزیابی دستاوردها و پیامدهای دوجانبه، می توان ادعا کرد که جنگ اخیر، بیش از آنکه به نبردهای قبلی حماس و اسرائیل شبیه باشد، به جنگ ۳۳ روزە حزب الله و اسرائیل شباهت دارد که در آن اسرائیل بیشتر در مظان ناکامی و شکست قرار گرفت.
این قدر که ما انرژی خود را برجنبه های منفی، از جمله نفرت پراکنی متمرکز و به مصرف می رسانیم، اگر آن را در مسیر مدیریت سالم و پیش بینی و پیشگیری قضایا هدایت کنیم قطعا وضعیت ما اینگونه رنج آور نبود.
داعش شاخه خراسان در معرض نابودی بود اما به کمک سازمان استخبارات پاکستان(آی اس آی) دوباره احیاء شد. با تکمیل روند خروج کامل نیروهای امریکایی و خارجی از افغانستان، داعش شاخه خراسان که مورد حمایت آی اس آی پاکستان است، کشنده تر از قبل می شود. حمله ۸ می ۲۰۲۱ در کابل به خوبی نشان می دهد که تهدید ناشی از داعش یک بار دیگر احیا شده است.
کنفرانس استانبول میتواند نقش تعیین کنندهای در وضعیت افغانستان بعد از خروج نیروهای امریکایی داشته باشد به نحوی که با دستیابی به مصالحهای قابل قبول بین تمام طرفهای افغانی و به خصوص طالبان، این نشست می تواند نظامی جدید بدون جنگ و خونریزی در این کشور ایجاد کند.