
چرا مردم ولایتهای جنوبی افغانستان در برابر طالبان سکوت کردهاند؟
سوال این است که چرا مردم جنوب در مقابل طالبان سکوت کردهاند و یا اگر اعتراضی هم صورت گرفته است، گسترده نبوده و نیست؟
سوال این است که چرا مردم جنوب در مقابل طالبان سکوت کردهاند و یا اگر اعتراضی هم صورت گرفته است، گسترده نبوده و نیست؟
در چند هفته اخیر تعدادی از ولسوالیهای شمال کشور، در ولایات فاریاب، جوزجان، سرپل، تخار، بغلان، کندز و بلخ با حملههای نظامی گسترده طالبان سقوط کردهاند. به نظر میرسد سقوط ولسوالیها به دست طالبان بیش از آنکه از قدرت و توانایی طالبان حکایت کند، به ناکارآمدی و ضعف مدیریت حکومت اشرف غنی ارتباط دارد.
در دور اخیر یورشها و پیشرویهای گروه طالبان که از دو ماه بدینسو در جریان است، تغییرات ملموس در تاکتیکها و رویکردهای سنتی این گروه به مشاهده میرسد.
گزارش های موثق و منابع معتبر می رساند و تایید می کند که فرماندهان پیشین جهادی و خانواده ها و فرزندان شهدای جهاد و مقاومت، آماده می شوند تا زیر چتر کلان فرزند قهرمان ملی، احمد مسعود بسیج شده و گرد هم ایند.
کاخ سفید رئیس جمهور و داکتر عبد الله را دعوت کرده است که به نمایندگی از دولت و ملت افغانستان با جوبایدن دیدار و در مورد چشم انداز روابط دو جانبه و چگونگی تداوم همکاری آمریکا و دولت افغانستان بحث کنند. اما لیست هیئت خیلی طولانی شده ده نفر عضو و ۲۰ نفر دیگر همکار، در حالی که عرف دیپلماتیک ایجابهای خاص خود را دارد و جدای از چکر، اصل ملاقات محدود خواهد بود.
باید گریبان کسانى را گرفت که این کشور را به امید امریکا رها کردند و از بس مشغول فساد مالى بودند کارى براى ایجاد و تقویت ظرفیت هاى داخلى نکردند. گفتند پیمان ما با امریکا تا ٢٠٢۵ اعتبار دارد، بعد از آن هم روابط ما استراتژیک است و تمدید مى شود.
در هر چیزی و کاری که در این عالم انجام شود، برای وجود و تحقق نیاز به فراهم سازی شرایط مقتضی و رفع موانع دارد. بسیج مردمی هم بدون فراهم سازی شرایط موفقیت و رفع موانعش میتواند به ضد خود تبدیل شود، یعنی عوض حل مشکلات فعلی مشکلات جدیدی ایجاد نماید. برای موفقیت آمیز بودن این بسیج ملی در مبارزات، حد اقل تحقق چند شرط لازم است.
در این میان جامعه تشیع پراکنده، سکوت، نگران، سرگردان و رهبران شیعه بی مضمون و بی برنامه در خواب غفلت نَفَس میکشند.
. بنیاد و شالوده طالبان بر جنگ، خونریزی و کشتار بنا نهاده شده است و آنان هرگز به زندگی مسالمتآمیز برنمیگردند.
خطر و پیامدهای خطای هر فرد و نهادی با جایگاه و مقام او تناسب دارد. گاهی استبداد رأی و نبود مشوره یا مشاوره غلط سبب خطاهای استراتژیک میشود.