ترکیه از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، دین و مسجد را به عنوان قدرت نرم، یکی از مهمترین ابزارهای سیاست خارجی خود انتخاب و با فعال سازی سازمانهای دینی و اسلامی متعدد خود در آمریکای لاتین، آفریقا و اروپا، مبالغ هنگفتی را به ساخت مساجد، آموزشهای دینی و اقدامات فرهنگی اختصاص داده است.
عوامل برجسته موفقیتهای سیاسی و نظامی طالبان چند چیز است: ۱٫ پاکستان؛ ۲٫ ایالات متحده امریکا؛ ۳٫ حامد کرزی، ۴٫ اشرف غنی که سهم هرکدام باید جداگانه بررسی و تعیین شود.
همزمان با افزایش خشونت ها از سوی طالبان به ویژه در دو ماه اخیر، نه تنها امید شهروندان افغانستانی به صلح را کمرنگ کرده که نگرانی شدید آنها در مورد امنیت در پایتخت و دیگر شهرها و مناطق افغانستان را برانگیخته است.
آنچه امروز متاسفانه به وفور مشاهده می شود، جنگ نرم میان هزاره هاست. بدبختانه صفحات مجازی، تبدیل شده به میدان نبرد و نفرت پراکنی میان هزاره هایی که سواد و دانش شان را علیه همدیگر، بسیار بی رحمانه و بی باکانه، به کار می گیرند. امروزه تمام ذهن و حواس یک هزاره تحصیلکرده، مشغول دشمنی و تخریب یکدیگر است.
به ضرس قاطع می توان گفت که ۹۹ اعشاریه ۹۹ فیصد عاملین انتحاری ها و بمبگذاری ها ، گویندگان یک زبان هستند – پشتون هستند . این سخن به این معنا نیست که پشتون ها تروریست و انتحاری هستند . بلکه معنایش این است که جامعهی پشتون دچار یک معضل و دچار یک بحران است که آن بحران باعث پرورش تروریزم در میان آن ها می شود.
هیچ عقل و منطق سالم نمی پذیرد که سرقوماندان اعلی قوای مسلح و رییس جمهور یک کشوری در حالت جنگ و اضطرار تمام روز مشغول برکناری و تقرر مقامات دولتی و حکومتی باشد. چونکه این کار فروپاشی و سقوط را به خصوص در ولایات تسهیل و تسریع می کند.
فروپاشی امپراطوری عثمانی و شکلگیری ترکیه جدید به رهبری آتاتورک از یکسو و سر بر آوردن ایالات متحده آمریکا به عنوان یک ابرقدرت در پی دو جنگ جهانی باعث شد که ایده نزدیکی به غرب در انقره به نزدیکی به آمریکا تعبیر و تفسیر شود.
گرچه دادخواهی و فریاد ضد نسل کشی هزارهها در شرایطی که ماشین قتل عام و انتحار سیستماتیک بیش از هر زمانی حیات فیزیکی، سیاسی و ارزشی این مردم را نشانه رفته است، قابل ستایش و تا حدودی راهگشاست؛ اما هزارهها دچار مشکلاتی اند که همواره بر دادخواهی آنها سایه افکنده مانع رسیدن به هدف شده و میشود.