طالبان پشتون(پختون) قدرت را به ائتلاف شمال مورد حمایت غرب باختند. طالبان سهیم شدن در قدرت از طریق یک معامله مشابه با نیروهای اشغالگر غیر مسلمان را سخت و حتی غیر ممکن می دانستند. طبقه حاکم پشتون به طور سنتی به جایگاهی متفاوت به اقوام غیرپشتون می داد. «بدل» یا انتقام نقش مهمی در مناطق روستایی طالبان پشتون بازی می کند.
مقابله با طالب، بدون خلع سلاح ایدیولوژیک آنها ممکن نیست. طالبان باید از نگاه ایدیولوژیک خلع سلاح شوند و روستاییان بدانند که جنگ اینها برای اسلام نه بلکه برای منافع “اسلامآباد” است.
سفاکان تاریخ و نیرنگ بازان روزگار و جهان خواران سیری ناپذیر و مزدوران ابله در یک بازی ابلهانه تر و برائت دادن خویش از آن همه ناروایی های که گفته شد و رسوایی های که برملا گردید، برای گمراه ساختن افکارعمومی مردم افغانستان و جهان، انگشت اتهام را بسوی یک دیگر اشاره می کنند.
طالبان گروه مذهبی افراطی است که با القاعده و دیگر گروههای افراطی منطقه همکار و همراست. هرچند در حال حاضر با داعش رابطه ندارد؛ امّا به زودی داعش را نیز در آغوش خواهد گرفت. این گروه تضادهای بسیاری با جمهوری اسلامی ایران دارد. گول موضعگیریهای سیاسی زودگذر این گروه را نخورید و در حق مردم افغانستان جفا نکنید که اینروزها در برابر طالبان برخاستهاند.
شباهت طالبان و داعش در امور بنیادی، و تفاوت شان در امور ظاهری و تاکتیکی است، و در جاهایی که تفاوت دارند کارنامه طالبان سوالبرانگیزتر است، چنانکه اگر نتیجه عملی را معیار بدانیم و شمار قربانیان به دست هر دو را مقایسه کنیم، دست طالبان به قتل شمار بیشتری از مردم آلوده است.
واقعیت این است که طالبان همهی مشکلات جامعه ما نیستند. مشکلات افغانستان بسیار عمیقتر و بنیادینتر از وجود طالبان است. ۳۰ سال پیش و قبل از آن طالبان نبودند؛ اما مشکلات بود. پس مشکلات را باید در جغرافیای افغانستان و ژن افغانستانیها جستوجو کرد.
جامعه و کشور افغانستان در شرایط حاضر شدیداً و کاملاً در وضعیتِ دو قطبی قرار دارد: قُطبِ دولت و متحدین آن و قُطبِ طالبان و مؤتلفین آن. قُطب یا جناح سوم تا کنون عرض اندام نکرده است.
بدون تردید، مهمترین چالش استراتژیک عربستان سعودی، ظهور آرام و بیسروصدای ایران به منزله هژمون منطقهای است. جمهوری اسلامی ایران تا رسیدن به آن جایگاه فاصله اندکی دارد و پیش از آن باید با ناکارآمدی نظام اقتصادیاش که همچنان بر اثر تحریمهای بینالمللی دچار مشکل شده، مقابله کند.
افغانستان میتوانست کشوری آباد و آزاد باشد و تو میتوانستی پدر جاودانهی افغانستانِ مدرن باشی. اما تو نخواستی. تو نگذاشتی. تو همهی آن رؤیاها و آن شور و شوقها را به خاکِ سیاه برابر کردی. ما تو را نمیبخشیم و نسلهای آینده از تو جز به بدی یاد نخواهند کرد. تو طالعی را که از دروازهی ما داخل شده بود، به قتل رساندی. تو مجرمی، آقای کرزی!