
پاکستان و طالبان/اسلام آباد به دنبال شراکت طالبان در قدرت است یا از پیروزی این گروه از راه نظامی حمایت می کند؟
افغانستان از دیرباز و نزدیک به چهار دهه هست به میدان جنگ نیابتی پاکستان تبدیل شده است.
افغانستان از دیرباز و نزدیک به چهار دهه هست به میدان جنگ نیابتی پاکستان تبدیل شده است.
حمله طالبان به بندها/سدها و دیگر تأسیسات زیربنایی، تخریب یا تلاش در جهت تخریب آنها نشان میدهد که طالبان ابزار بیگانگان برای ویرانی افغانستان هستند.
ظاهراً هنوز معمای “عقب نشینی تاکتیکی” و تحویل ولسوالیها به طالبان با امکانات شان و پس گرفتن بدون امکانات، برای اربابان حواشی قدرت حل نشده است.
یکی نیست به این جماعت بیغیرت بگوید، اگر حمایت امریکا مشکل را حل میکرد در بیست سال گذشته مشکل حل شده بود.
دولت افغانستان از نشست رم و این پنج اصل استقبال نمود. طالبان اما موقفِ خود را در این زمینه روشن نساخته و با سخنان دیپلماتیک سعی در انحراف افکار عمومی دارد.
اینکه به قوت فکر کنیم زنان به گروهکی چون طالبان نمی پیوندند و یا تمام زنان با حضور طالبان موافق نیستند،نگاه چندان درست و کاملی نیست، چراکه تمام زنان افغانستان همین چند بانویی که در سنگرهای مجازی مبارزه میکنند و یا زنانی که صاحب چوکی و قدرت شده اند و یکدهه تنها در پایتخت و ولایات بزرگ به کمک پروژه ها پلان های خود را عملیاتی کرده بودند؛ نیستند.
دشواریهای گذار به حکومت گذار جدی است؛ زیرا هرگونه طرحِ حکومت گذار و انتقالی برای طالبان، لزوماً باید از مفهومِ انتخابات تُهی گشته و حاویِ پیشنهادِ قدرتِ بالای ٪۵۰ برای طالبان باشد.
جنبش روشنایی در تاریخ معاصر کشور، یکی از مهمترین و بزرگترین جنبشهای اجتماعی-سیاسی بود که برای دست یابی به حقوق شهروندی و رفع تبعیض برپا گردید.
به نظر میرسد با تمام خسارتهای که از سوی دشمنان خارجی و دلسوزان جاهل و بیدرک داخلی، به بار آمده است، اما باز هم اندک امیدی باقی مانده است که بتوان از این بحران فراگیر و غمانگیز با موفقیت عبور کرد و این امید، در پرتو حمایت از دولت مرکزی است.
بیم آن میرود که حکومتِ انتقالی خود به بحرانی عمیقتر و گستردهتر دامن بزند. در سازوکار و نحوهی تشکیل حکومت انتقالی چند فرض قابل تصور است.