سرویس دیدگاه

“جمهوریت” قربانی حلقه خبیثه!

جمهوریت در جنگ با دشمنانش شکست نخورد، بلکه توسط حلقه خبیثه و ستون پنجم، افرادی چون داوود لغمانی و هم نوعانش از درون متلاشی گردید.

در عزای شکوهِ برباد رفته‌

صدها سال است که عظمت و شکوه خراسان و نام و یاد خراسان از یادها رفته و از سر زبانها افتاده است؛ سرزمینی که بلخ بامی آن به قولِ ناصر خسرو – آن فرزند فرزانه بلخ – حکمت‌خانه بود؛ به تعبیر او، جای جای خراسان محل ادب و شعر و داستان ها بود.

اشرف غنی

غنی که تکلیف خود را روشن کرد/رهبران قومی چه میکنند؟؟

تحویل دادن ولایت غزنی توسط لغمانی (والی مورد علاقه اشرف غنی) به طالبان بر اساس توافق، و سفر امن و اسکورت شده او از غرنی به کابل توسط طالبان، نشان داد که موضوع عمدی بودن سقوط مناطق به دست طالبان و تحویل دادن جغرافیا بر اساس یک طرح قبلی و توافق شده از سوی دولت به طالبان، توهم توطئه نیست و واقعی می باشد.

افغانستان

صلحِ باژگونه

در روزگار ما پیمانکاران جنگ (آمریکا و ناتو) هر جایی را که اشغال می‌کنند، بیرون از فضای آکنده از دود و باروت، در آن دوردستها شَبَهی را به مردمان بومی نشان می‌دهند و بسیار وقیحانه نام آن را «گفتگوی صلح» می‌گذارند.

اشرف غنی

اشرف غنی؛ سازش یا خیزش؟

شتابِ مضاعفِ دومینوی سقوط ولایات و خاطرجمعی طالبان از تصرف تمام ولایات، این گمانه را به ذهن برخی رسانیده است که ممکن است در پس پرده میان حکومت غنی و طالبان سازشی صورت گرفته باشد.

عاشورا تجربه‌ی تلخِ روایت آنتیگونیسم

پرسش کانونی فلسفه‌ی سیاسی این است که چه کسی، چرا و چگونه باید حکومت کند؟ در جامعه‌ای که دو قطبِ حاکمان و نخبگان رویاروی هم ایستاده و درگیر پیکار سیاسی نهان هستند، هریک از این پرسشها اگر پاسخِ درست و موجهی نیابند، خودبه‌خود زمینه‌ی مبارزه‌ی آشکار، نافرمانی و گاهی مبارزه‌ی مسلحانه‌‌ی نخبگان با حاکمان فراهم می‌شود.

آخرین و دشوارترین ماموریت پهلوان‌های شمال

سه پهلوان شمال نیز در مزارشریف حضور دارند: نور، دوستم و محقق. آخرین و دشوارترین ماموریت پهلوان های شمال فرا رسیده است.
اگر رئیس‌جمهور موفق شود این سه تن را در محور یک برنامه امنیتی کارا و منظم منسجم ساخته و اعتماد از دست رفته را ترمیم کند، ضمن این‌که مزارشریف محکم و استوار در مقابل طالب می‌ایستد، آزادی بقیه شهرها نیز به همین آسانی که از دست رفت دوباره بدست می آید.

درس دوّم| عزیز باشیم!

امام حسین(ع) به ما ‌آموخت که در برابر غیرخدا عزیز و سربلند باشیم و تنها در پیشگاه خدا متواضع باشیم؛ چنان‌که می‌فرمایند: «فانّی لا اری الموت الاّ سعاده ولا الحیاه مع الظالمین الاّ برما.» (من در چنین محیط ذلّت‌باری، مرگ را جز سعادت و زندگی با این ستمگران را جز رنج و نکبت نمی‌دانم.)