سیستم آموزشی کشور در حال از بین رفتن است. کادرها و اساتید دیگر جرأت کار ندارند و دانشگاهها و مدارس با تهدید و لوله تفنگ تعطیل میشوند، معاش نیست. استادی که رفت باید در بیرون فقر و بی حرمتی را تجربه کند و آنی که مانده کم است که دست گدایی برای لقمه نانی دراز کند. در این کشور دیگر علم و دانش و تکنیک خریدار ندارد.
تمام رسانهها و محافل از کوچ اجباری دایکندی میگویند، با اتکا به ادعاهایی با بوی تند توطئه! سخنگوی حکومت کنونی کوچ اجباری را رد کرده است، اما مردمِ بیخبر از تکذیب حکومت در حال تلخترین کوچیدن این دهههای پسین است.
کوچ اجباری دایکندی، مرا بیاد تاریخ ننگین و سیاه گذشته می اندازد. گذشته ای که دارد تکرار می شود، اما با این تفاوت که این بار پاسخ اش قطعن محکم تر و جدی تر خواهند بود.
نباید از به رسمیت شناخته نشدن طالبان توسط قدرتهای دنیا چندان ذوق زده باشیم. بلکه وضعیت را باید با توجه به خوابهایی که این کشورها برای آینده کشور دیده اند آنالیز کنیم.
کابینه ای جمهوری اسلامی افغانستان مسافر بود. رئیس جمهور از آمریکا بود، مشاور شورای امنیت همچنان. دیگر هم تیمی های شان همه در هریک از گوشه های گیتی به جز از افغانستان خانه و زندگی داشتند.
اصلیترین مشکل طالبان و پاکستان به عنوان اصلیترین حامی و پشتیبان این گروه این است که با وجود همه تلاشها و التماسها تا این لحظه هیچ کشوری دولت معرفی شده توسط طالبان را به رسمیت نشناخته است. این موضوع به اختلافات شدید در داخل بدنه و رهبری طالبان دامن خواهد زد.
فکر میکنم که میهن پرستان مبارزه در جبهه دیپلوماتیک را فراموش نکنند و با بسیج شدن خود علیه مشروعیت دادن به یک حکومتی که نه روی قانون استور است و نه محصول انتخابات است، غافل نمانند.
این که اسمی از پشتونها در دولت همه شمول برده نمیشود، دلیلش این است که بسیاریها تصور میکنند طالبان نمایندگان قوم پشتون هستند در حالی که چنین نیست. در حقیقت، تصور این که طالبان نمایندگان پشتونها هستند، جفا و ظلم بزرگی در حق پشتونها است.
وقتی میبینم شماری در فیسبوک از طالبان به خاطر تعیین یک ملا به حیث دانشگاه کابل انتقاد میکنند، همان ضربالمثل یادم میآید که میگوید: از شتر پرسیدند چرا گردنت کج است؟ در پاسخ گفت: کجایم راست است که گردنم کج نباشد؟!
بدفهمی قدرت که قبل از بُن، احتمالا نادانسته و غیر عمدی، شروع شده بود، در بن، بهصورت عمدی و دانسته، نهادینه شد. تعدادی که به نمایندگی از ائتلاف شمال و از اقوام غیر پشتون در بُن حضور داشتند، برای شریک شدن خود شان یا رهبران شان در غنیمتهای بعد بُن، دست به یک مغالطهی ویرانگر زدند.