بازگشت طالبان به قدرت؛ امّا در فضای مجازی
- انتشار: ۲۷ اسد ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 92195

در این نوشته سعی میکنیم با بررسی جوانب مختلف موضوع به این پرسش پاسخ بدهیم.
موضوع مهمی که این روزها فضای مجازی و محافل سیاسی را فراگرفته بازگشت گروه طالبان به قدرت است. به نظر برخی اکنون باید از چگونه آمدن طالبان پرسید و نه از اصل آمدن آنها. آیا طالبان با مذاکره و صلح به قدرت شریک میشوند یا با زور نظامی به قدرت بازمیگردند؟ بسیاری از صاحبنظران، اهالی فضای مجازی و محافل سیاسی بر این باور اند که طالبان با عملیات نظامی، حکومت کنونی را سرنگون و کشور را تسخیر خواهند کرد. پرسش مهم این است که چرا صاحبنظران و کاربران فضای مجازی به چنین نتیجهای رسیده اند؟ به نظر میرسد سه عامل مهم این باور را ایجاد کرده است:
۱- مذاکرات و توافق ایالات متحده امریکا با طالبان دستاورد بسیاری برای این گروه داشته است. از مهمترین این دستاوردها دادن ابزار تبلیغاتی به دست طالبان است. طالبان حالا تبلیغ میکنند که ما قدرت بزرگ جهانی را شکست دادهایم و مجبورش کردیم که افغانستان را ترک کند. این تبلیغات، باعث بزرگ دیده شدن این گروه گردیده و ذهنیت جامعه به نفع آنها تغییر کرده است. همین تبلیغات باعث شده که برخی فکر کنند طالبان میتوانند با قدرت نظامی، به قدرت سیاسی دست یابند.
۲- در سال جاری طالبان عملیات نظامی خود را تشدید کردهاند. بیشتر ولایات اکنون به میدان عملیات نظامی طالبان تبدیل شده است. بسیاری از شاهراهها یا توسط طالبان کنترل میشوند و یا ناامن شده اند. عملیات نظامی بیش از میدان جنگ دستاورد روانی و تبلیغاتی برای این گروه داشته است و اهمیت این دستاورد برای طالبان کمتر از دستاورد نظامی نیست.
هرچند طالبان از عملیات نظامی تاکنون نتیجه جدّی نظامی نگرفته اند؛ امّا در عوض با این عملیات، جوّ تبلیغاتی روانی ایجاد و آن را به نفع خود مدیریت کردهاند. در اثر تشدید عملیات نظامی و قدرتنمایی طالبان، برخی مردم به این نتیجه رسیدهاند که حکومت کنونی سقوط میکند، دستاوردهای دو دهه از بین میرود و امارت طالبانی باز میگردد.
۳- طالبان میخواهند پیش از تسخیر کشور، ذهن و روان مردم را تسخیر کنند. اگر طالبان به این هدف خود برسند، مسیر تسخیر کشور هموار و سلطه بر مردم آسان خواهد شد. طالبان اینکار را با استفاده از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی انجام میدهند. کافی است اینروزها به فیسبوک؛ تلگرام و تویتر سری بزنید. آمد آمد طالبان چنان داغ است که آدم احساس میکند هماکنون لشکر مسلح طالب پشت دروازههای شهر در کمین نشسته است؛ امّا واقعیت این است که این ذهنیت را لشکر فیسبوکی و شایعهسازان طالبان ایجاد کرده اند.
ایجاد خوف و وحشت و راه انداختن شایعات در میان مردم بهترین سلاح طالبان برای رسیدن به هدفشان است. از این شایعات و آمد آمد در فضای مجازی طالبان سود زیادی میبرند. این یکی از بهترین راههای نفوذ طالبان در ولسوالیهای دور افتاده و شهرهای کوچک است. آمد آمد طالب در میان مردم فضای وحشت و بدبینی ایجاد میکند، روحیه مبارزه و مقاومت جای خود را به تسلیم و فرار میدهد؛ امّا فرار به کجا؟ هر جایی که بروند سایه طالبان را بر سر خود احساس میکنند. تنها یکجای امن و مطمئن می ماند و آن پناه بردن به خود این گروه است. این است شگرد خطرناک طالبان.
بنابراین طالبان از سه عامل یادشده کمک گرفتهاند تا در آغاز سرزمین ذهن و روان مردم را فتح کنند، روحیه مبارزه و مقاومت مردمی را بشکنند و مردم را به این باور برسانند که از بازگشت طالبان به قدرت گریزی نیست و همان بهتر که زود تسلیم آن شد.
آیا طالبان به قدرت بازمیگردند؟
باز میگردیم به پرسش آغاز؛ آیا بازگشت طالبان به قدرت قطعی است؟ بدون تردید هدف نهایی طالبان رسیدن به قدرت است. هر هدف و سخن دیگری که طالبان تبلیغ میکنند از جمله جهاد با نیروهای خارجی و حکومت اسلامی هدفی جز رسیدن به قدرت ندارد. واقعیت این است که رسیدن به قدرت به این آسانی که طالبان تبلیغ میکنند هم نیست. باور صاحبنظران این است که طالبان با زور نظامی هرگز نمیتوانند به قدرت برسند؛ زیرا این گروه برای تسخیر کشور و رسیدن به قصر امارت موانع بسیاری بر سر راه خود دارند:
۱- افغانستان حالا نیروهای مسلح با تجربه و مجهز دارد. این نیروها بیست سال در برابر طالبان ایستادهاند و از امنیت مردم و حاکمیت دولت دفاع کرده اند. اینکه طالبان با حمایت چندین کشور منطقه تاکنون موفق به گرفتن یک شهر بزرگ یا یک ولایت نشده اند به خاطر اراده همین نیروها میباشد. تا زمانیکه این نیروها از درون نشکند، طالبان تنها خواب رسیدن به قصر امارت را میبینند.
۲- در این بیست سال مردم دموکراسی، انتخابات و آزادیهای اجتماعی و مدنی را تجربه کردهاند. رسانههای متنوع و آزاد و از همه مهمتر نسل باسواد و آگاه پرورش یافته است که تن به زنجیرهای پوسیده طالبان نخواهند داد.
جمهوریت، قانون اساسی، دموکراسی و آزادی بیان دستاورد مبارزات ملّی میباشد و ملّت از آنها حمایت میکند.
۳- سادهاندیشی است اگر فکر کنیم امریکا پس از توافق با طالبان، این کشور را ترک میکند. امریکا بازیهای زیادی در آستین دارد و به این آسانی افغانستان را رها نخواهد کرد.
طالبان درک میکنند که اگر با تهاجم نظامی قدرت را در کابل تصاحب کنند و جشن پیروزی بر امریکا را بگیرند، امریکا چشمه دیگری از سحر خود را نشان خواهد داد؛ داعش یکی از این چشمههای سحر امریکا میباشد که میتواند با حمایت امریکا و متحدانش روزگار طالبان را سیاه کند.
۴- گروههای جهادی و کسانیکه در این بیست سال حکومت کردهاند مانع بزرگی بر سر راه به قدرت رسیدن طالبان هستند. آنها هم سلاح دارند و هم نیروهای جنگی و هم از انگیزهایهای قومی، مذهبی و سیاسی کافی برخوردار میباشند. آنها اگر به کوه و دشت بزنند و جهاد دیگری را آغاز کنند، مورد حمایت کشورهای زیادی از منطقه و جهان قرار خواهند گرفت.
طالبان با کمک جنرالان پاکستانی زمانی کابل را از چنگ گروههای جهادی درآوردند که حکومت و اردویی وجود نداشت و گروههای جهادی سرگرم جهاد در میان خود بودند!
بنابراین آمد آمد طالبان در فضای مجازی و رسانهها یک جنگ روانی است که این گروه برای تسخیر ذهن و روان مردم به راه انداختهاند. عملیات خشونتآمیز و ترساندن مردم تاکتیکی است که گروههای تروریستی برای شکستن روحیه مقاومت مردمی و تسلیم شدن مردم انجام میدهند. واقعیت این است که طالبان با زور نمیتوانند قدرت را در اختیار بگیرند؛ مگر اینکه از خود انعطاف نشان دهند و قانون اساسی، جمهوریت و دیگر دستاوردهای بیست ساله مردم را بپذیرند و در قدرت سهیم شوند.
سیّد اسحاق شجاعی
نظرات(۰ دیدگاه)