این جهان کوه است و فعل ما ندا
- انتشار: ۸ عقرب ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهگوناگون
- شناسه مطلب: 96378

اهانت به رسول گرامی اسلام و پیشوایان هر دینی از سوی هر کسی نکوهیده و نفرتانگیز است. توهینکنندگان در حقیقت باطن تاریک و آشوبناک خودشان را بر آفتاب افکندند. حساسیت مسلمانان در قبال این عمل قبیح قابل درک و طبیعی است اما باید دانست که خورشید از آب دهان هیچ موهنی تیرگی نمیگیرد و دریا از پوز هیچ نجسالعینی آلوده نمیگردد.
در چنین مواردی وظیفهی دینی و اخلاقی ما مسلمانان صرف بروز خشم و غضب نیست بلکه این پرسش باید پیوسته در ذهنمان تلنگر بزند که کدام عمل و چه نوع رفتاری ماهیتا بیبهره از حقیقت دین است؟ پیامبری که رسالت آسمانی خویش را اتمام مکارم اخلاق و شفقت بر بشر اعلام میدارد، به وسیلهی رسن فضایل در پی رستن بنینوع انسان از بن چاه رذایل اخلاقی است و به آدمی سودای سربالا عرضه میکند. و به همین دلیل دعوت او از جویندگان راه رستگاری دلربایی کرد و خواستنیتر شد.
امروزه کجای جهان را سراغ دارید که جان انسان کمبهاتر از خون گنجشک باشد جز دنیای اسلام؟ آیا در برابر خونهای بهناحقریختهشدهی بیگناهان هیچ مسئولیت ایمانی نداریم؟ واقع این است که سررشتهی دین از دست بسیاری از ما مسلمانان دررفته است و از آیین محمد (ص) فقط مناسک بیروح و تهی از شرافت انسانیاش را برگرفتهایم!
میگویند علیابن ابیطالب روزی از کوچهای میگذشت، دید مرد سالخوردهای تکدیگری میکند. دستور داد از خزانهی دولت به او وجهی بپردازند. گفتند مسیحی است. علی میگوید مسیحی باشد! تا جوان بود از او کار میکشیدید ولی حال که پیر شده، حق زندگی ندارد؟ یا عمرابن خطاب شبها آرد و روغن بر کول میگرفت و به طور ناشناس یتیمان و بینوایان مدینه را شناسایی و سیر میکرد.
شاید به یاد داشته باشید که پنج-شش سال پیش این آلمان مسیحی بود که هزاران آوارهی مسلمان را پناه داد! آنگلا مرکل گفت ما به حکم وظیفهی انسانیمان به اینان حق زندگی در کشور خود را دادیم حال آنکه مکه و مدینه بسی نزدیکتر بودند.
مادامی که ما غرق در جهل قدسی هستیم و به قصد قربت آدم میکشیم، روح پیامبر از ما بیزارتر است تا آنانی کافرشان میپنداریم! آنچه اکنون بر سر ما آمده و میآید پژواک تیرگی و جان و جهان ما است که خود به آن رضایت دادهایم!
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
هادی رحیمی زاده
نظرات(۰ دیدگاه)