استقلال افغانستان و نکته‌ها

  • انتشار: ۳۰ اسد ۱۳۹۶
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 29256

استقلال افغانستان در حالی روز شنبه 28 اسد، گرامی داشته شد که این مناسبت نیز مثل بسیاری از مسائل دیگر این کشور، با افراط و تفریط همراه بود. برخی 28 اسد سال 1298 خورشیدی را روز احیای ملت افغانستان و یک رویداد تاثیرگذار در جهان نامیدند اما در مقابل آن، تعداد دیگری، استقلال را از اساس رد کردند.

برای ارائه پاسخ به این دو دیدگاه متضاد، خوانندگان را به مطالعه چند نکته دعوت می‌کنم:

1-  یک عده از مخالفان روز استقلال که بیشتر در بین جامعه فرهنگی کشور حضور دارند، دلایل مختلفی را مستمسک قرار داده که عمدتاً روی اوضاع فعلی افغانستان متمرکز است. به عقیده این دسته از مخالفان، از آنجا که افغانستان در حال حاضر استقلال ندارد، پس استقلال افغانستان دروغی بیش نبوده و نباید از این روز تجلیل کرد. در پاسخ به این استدلال باید عرض کرد که این عده از مخالفان، دو مقطع زمانی را در یک قیاس غیرمنظقی به اشتباه گرفته و طبق آن نتیجه‌گیری کرده اند. این امر بر کسی پوشیده نیست که افغانستان سال 1298، متفاوت‌ از افغانستان سال 1396 بوده است.

افغانستان در سال 1919 پس از جنگ اول جهانی به استقلال رسید. پس از همین جنگ بود که جغرافیای جهان نیز کاملاً تغییر کرد و کشورهای زیادی به استقلال رسیدند. از این عده مخالفان باید پرسید که اگر استقلال سال 1919 افغانستان، استقلال نبوده پس کدام استقلال در جهان استقلال بوده است؟ اگر روزی به این نتیجه رسیدیم که استقلال افغانستان، دروغی بیش نبوده، پس این را بدانیم که موضوع استقلال کشورها نیز بزرگترین دروغ تاریخ بوده است.

2-  عده دیگر از مخالفان استقلال افغانستان، در جبهه ارتجاع و ترور قرار دارند. به رغم آن که طالبان دیروز با انتشار بیانیه‌ای، به استقلال افغانستان نظر مساعد نشان دادند اما در حقیقت آنان تظاهر به این کار کردند. جبهه ارتجاع، هرگز به امان‌الله خان و کارنامه‌های او، دید مثبت ندارد. از آنجا که استقلال افغانستان به اسم امان‌الله خان ثبت شده، آنان می‌کوشند به هر طریقی، استقلال افغانستان را زیر سوال ببرند.

3 – از دیگر مخالفان تجلیل از سالروز استقلال افغانستان، بلوک طرفداران غرب به خصوص حامیان تفکر بریتانیای کبیر است. به رغم آن که این جبهه در عدم سازش با جبهه ارتجاع بسر می‌برد اما گویا در قسمت استقلال، هدف مشترکی را با جبهه ارتجاع دنبال می‌کند. این بلوک همواره در داخل و خارج افغانستان کوشیده است که اسم بریتانیا و انگلیس به عنوان کشور استعمارگر یاد نشود. تجلیل از روز استقلال افغانستان، به معنای تخطئه و محکومیت سیاست بریتانیای کبیر در مقابل کشورهای آن زمان است. با توجه به همین امر، انگلیس هرگز دوست ندارد که استقلال افغانستان به عنوان نماد مقاومت مردم افغانستان در برابر این کشور، تجلیل و گرامی داشته شود.

4 – برخی به ماجرای استقلال افغانستان، رنگ قومی و منطقه‌ای داده و فکر می‌کنند که استقلال افغانستان توسط امان‌الله خان پشتون‌تبار کسب شد. این افراد ناخواسته، یکی از افتخارات تاریخی افغانستان را دو دسته تقدیم یک قوم خاص می‌کنند در حالی که استقلال افغانستان مربوط همه قومیت‌های افغانستان است. در جریان استقلال افغانستان، همه اقوام این کشور نقش مساویانه داشته‌اند.

5 – این نکته را باید در پاسخ به طرفداران افراطی استقلال افغانستان عرض کنم که این رویداد، جز حرکت‌های معمولی استقلال‌طلبانه ملت‌های جهان در نیمه اول قرن گذشته میلادی بود. استقلال افغانستان یک رویداد عادی در سطح روابط دو کشور انگلیس و افغانستان به شمار می‌رود که نه تحول جهانی و نه تغییر منطقه‌ای به وجود آورد. استقلال افغانستان فقط یک تحول غیرمحسوس داخلی بود که بعضاً تعدادی از مسلمان‌های هند بریتانیایی را به تحرک واداشت.

6 – استقلال سال 1919 افغانستان، یک اقدام سخت و طاقت‌فرسا نبود. استقلال افغانستان در شرایطی به وقوع پیوست که جبراً باید این امر صورت می‌گرفت. در توضیح این مطلب باید عرض کنم که امان‌الله‌خان در مقطعی از تاریخ بین‌الملل، داعیه استقلال‌طلبی را سر داد که بریتانیای کبیر، جنگ اول جهانی را پشت سر گذاشته و این منازعه چهارساله، کمر بریتانیا را خَم کرده بود. لذا استعمار کهن، صلاح را بر این دید که در برابر داعیه امان‌الله خان مقاومت نکند.

7 – امان‌الله خان شخصیت نادر و به اصطلاح امروزی‌ها، یک ابرمن نبود اما با این وجود، او از همه زمامداران افغانستان از سال 1160 هجری قمری تاکنون، بهتر بود.

8 – پس از کسب استقلال افغانستان، حلقات خاصی، دست به برجسته‌سازی و بزرگنمایی رویدادهای سال استقلال از یکطرف و پوشاندن حقایق از طرف دیگر زدند. مثلاً محاذ یا جبهه منطقه «تل» در مقابل هند بریتانیایی، به خاطر حضور «نادرخان» پدر «ظاهرشاه» مهم معرفی گردید اما جبهه «قلعه جدید» یا «اسپین بولدک» به خاطر حضور برجسته فارسی زبانان قندهار، کم اهمیت جلوه داده شد.

به رغم آن که موضوع استقلال افغانستان، یک رویداد منحصر به فرد در این کشور و منطقه نبود اما با این وجود، باید از این روز به خوبی یاد کرد و آن را جز افتخاراتی نه درجه یک به شمار آورد.

محمد مرادی

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *