اروپا از جنوب میسوزد: جزایر قناری و موج خاموشی که اسپانیا را بیدار کرد
- انتشار: ۷ جوزا ۱۴۰۴
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 227794

در ماههای اخیر، اسپانیا با موجی تازه و بیسابقه از مهاجران مواجه شده که مسیر رسیدنشان به اروپا، دیگر نه از طریق دروازههای کلاسیک مدیترانه، بلکه از راهی دورتر، خطرناکتر و مرگبارتر یعنی جزایر قناری میگذرد. این موج جدید، که از نیمه دوم سال ۲۰۲۳ آغاز شد و در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ به اوج خود رسید، نهتنها فشار سنگینی بر ظرفیتهای اقامتی و خدماتی اسپانیا وارد کرده، بلکه جدالی عمیق درون خود این کشور و در سطح اتحادیه اروپا به راه انداخته است. تنها در چهار ماه نخست سال ۲۰۲۴، بیش از ۹۵۰۰ مهاجر از طریق قایقهای ابتدایی و ناامن خود را به جزایر قناری رساندند، آماری که نسبت به مدت مشابه در سال قبل افزایشی سه و نیم برابری داشت. این تنها یک رقم نیست، بلکه بازتابی از بحرانی ساختاری در آفریقاست: گسترش فقر، سقوط دولتها، افزایش خشکسالی، و فروریختن چشمانداز آینده برای نسل جوان در غرب این قاره، صدها هزار نفر را به سوی دریا سوق داده است.
اما چیزی که این بحران را متمایز میکند، تنها تعداد مهاجران نیست، بلکه تضاد و شکاف عمیقی است که در سطوح مختلف سیاسی بهوجود آورده. دولت منطقهای قناری در مارس ۲۰۲۴ رسماً اعلام کرد که ظرفیت پذیرش مهاجران، بهویژه کودکان بیسرپرست، به مرز فروپاشی رسیده و از مادرید تقاضای کمک اضطراری کرد. در همان زمان، خبر غرق شدن سه قایق مهاجر در حوالی جزایر منتشر شد؛ فاجعهای انسانی که دستکم هفتاد کشته برجای گذاشت و بار دیگر نگاهها را به سمت وضعیت بحرانی سواحل غرب آفریقا معطوف کرد. در مه ۲۰۲۵، دولت محلی قناری بار دیگر هشدار داد که زیرساختهای اقامتی از کنترل خارج شدهاند و توان پاسخگویی به موج بعدی مهاجرت وجود ندارد.
در سطح سیاسی داخلی، این وضعیت به فرصتی برای احزاب راستگرای تندرو تبدیل شد. حزب Vox با شعارهایی همچون «اسپانیا را پس بگیریم» و «اشغال خاموش» موج تبلیغاتی جدیدی به راه انداخت و افکار عمومی را با هشدارهایی در مورد تهدیدات فرهنگی، اقتصادی و امنیتی مهاجرت تحریک کرد. در مقابل، دولت مرکزی سعی دارد با اتخاذ سیاستی میانهرو، هم به تعهدات انسانی خود پایبند بماند و هم از بحران مشروعیت سیاسی در داخل پرهیز کند. با این حال، مخالفت بخش بزرگی از جامعه با اسکان مهاجران در مناطق شهری، و همچنین تنشهای محلی بهویژه در آندلس و مادرید، نشان میدهد که این سیاست دوگانه، نمیتواند در درازمدت پاسخگو باشد.
در سطح اتحادیه اروپا نیز این بحران به گرهای سیاسی تبدیل شده است. اسپانیا از سال گذشته خواستار تقسیم عادلانه پناهجویان میان کشورهای عضو شده، اما کشورهای اروپای مرکزی و شرقی از جمله لهستان و مجارستان، قاطعانه با هرگونه سهمیهبندی اجباری مخالفت کردهاند. پیمان جدید مهاجرتی اروپا که مذاکرات آن از سال ۲۰۲۳ آغاز شده، هنوز به سرانجام نرسیده و عملاً هیچ چارچوب الزامآوری برای توزیع مسئولیتها در کار نیست. در چنین شرایطی، کشورهای مرزی مانند اسپانیا، ایتالیا و یونان بار اصلی این موج انسانی را به دوش میکشند، بدون آنکه از حمایت مؤثر و هماهنگ اتحادیه برخوردار باشند.
در نهایت، بحران مهاجرت به اسپانیا دیگر صرفاً یک مسأله انسانی یا مرزی نیست، بلکه به یک نبرد سیاسی تمامعیار در سطح ملی و اروپایی تبدیل شده است. اگر این روند ادامه یابد، پیامدهای آن نهتنها در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی اسپانیا، بلکه در جهتگیری انتخاباتی، قدرت گرفتن راست افراطی، و همچنین بازتعریف سیاست مهاجرتی اتحادیه اروپا نمایان خواهد شد. آنچه اکنون در جزایر قناری در حال وقوع است، انعکاس آیندهای است که ممکن است دیگر کشورهای اروپایی نیز دیر یا زود با آن روبهرو شوند.
نویسنده: سید مصطفی موسوی
نظرات(۰ دیدگاه)