اختلافات عمیق در اتحادیه عرب
- انتشار: ۲۸ اسد ۱۳۹۶
- سرویس: بین الملل
- شناسه مطلب: 29156
اتحادیه عرب که در اوایل دوران پس از جنگ جهانی دوم با هدف ایجاد نوعی اتحاد منطقه ای و قومی میان دولت های عرب تاسیس شد، در طول بیش از نیم قرن حیات خود مقاطع و تجربیات مختلفی را پشت سر گذاشته، که در تحلیل کلی عملکرد آن یک نوع ارزیابی منفی را می توان در چهارچوب بیانیه اولیه آن اتحادیه استنباط کرد.
این سازمان تاکنون نتوانسته سازوکار مناسب و مطلوبی را برای همگرایی و اتحاد نسبی بازیگران عرب منطقه (به ویژه در مناسبات سیاسی) فراهم آورد. این عدم موفقیت قابل استناد در برخی مسائل مهم منطقه ای طی این مدت بوده و از طرفی ریشه در نگرش ساختار و توانمندی های نامتوازن اعراب و نیز موانع مداخلات فرامنطقه ای داشته است.
این سازمان عربی که از اتحادیه کشورهای اروپایی الگوبرداری می کند، هنوز نتوانسته راه حلی برای مشکلات عدیده اعراب از جمله مساله فلسطین، عراق و سوریه پیدا کند. به همین دلیل در هر نشستی که برگزار می شود، سران کشورهای عرب به جای تلاش برای خروج از برخی بحران هایی که جهان عرب با آن روبرو است، به طرح برخی مسائل غیرواقعی و تشدید دامنه اختلافات می پردازند.
اکنون در اتحادیه عرب عربستان، امارت و بحرین با دغدغه های آمریکایی و اسرائیل در یک سو و کشورهای مانند الجزایر و قطر با مواضعی مستقل در یک سوی دیگر این اتحادیه قرار گرفته اند و به نوعی کشورهای کویت و عمان هم با نگاه متفاوت و واقع بینانه تر نسبت به مسائل در این دو قطبی یا چند قطبی بودن حضوردارند. علاوه بر این، خروج اتحادیه عرب از انحصار برخی کشورها که به طور سنتی بر این نهاد عربی چنگ انداخته (و بیش از نیم قرن است تاثیرگذاران اصلی این اتحادیه به شمار می آیند) نخستین گامی است، که اتحادیه عرب می تواند در پرتو آن، نقش پویای خود را بازتولید کند. خروج اتحادیه عرب از سیطره مطلق برخی کشورهای عرب که سیاست خاصی را تعقیب می کنند و نوعاً دنباله رو سیاست های آمریکا در منطقه هستند، می تواند به چند سونگری این اتحادیه کمک کند.
در همین رابطه روابط الجزایر، به عنوان رئیس جدید اتحادیه عرب و عربستان چند ماهی است، وارد بحرانی غیرعلنی شده است. این وضعیت بعد از آن که الجزیره از درگیر شدن در پیمان نظامی عربی عربستان علیه یمن خودداری کرد شکل ویژه ای به خود گرفت. تلاش عربستان برای کاهش قیمت نفت برای رویارویی اقتصادی با ایران و روسیه که منجر به ایجاد بحران نفتی در بازارهای بین المللی شد، رنجش الجزایری ها از عربستانی ها را تشدید کرد. علاوه بر آن ایستادن الجزایر در کنار بشار اسد در سوریه و خودداری از ورود به محوری عربستان و متحدانش علیه سوریه، فاصله دو کشور را بیش از پیش افزایش داد. تنش در روابط دو کشور زمانی تشدید شد، که الجزایر از همراه شدن با تلاش های عربستان برای گنجاندن حزب الله در فهرست گروه های تروریستی خودداری و حاضر نشد در اتحادیه عرب به این طرح رای مثبت دهد.
منابع دیپلوماتیک اعلام کردند، که نشست کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با اعضای اتحادیه عرب که در آن بر وحدت و سلامت جغرافیایی مغرب تاکید و به طور غیرمستقیم مالکیت مغرب بر صحرا را به رسمیت شناخت، الجزایری ها را خشمگین کرد و این مساله سبب شد، تا آنها به صف محور مسکو – تهران – دمشق بپیوندند.
بعد از این بود که عبدالقادر مساهل، وزیر امور خارجه الجزایر در سفر خود به دمشق بر حل اختلافات سوریه از طریق راه حل سوری – سوری تاکید و بر لزوم آمادگی کشور الجزایر در زمینه های امنیتی و مبارزه با تروریسم با دمشق همکاری بعمل آید. برای ریاض این گونه به نظر می رسد، که الجزایر این مواضع را در راستای دوری از عربستان و نزدیکی به ایران اتخاذ کرده کما اینکه الجزایر از مواضع عربستان در یمن و عراق نیز حمایت نمی کند. این در حالی است، که به پیشنهاد عربستان برای تشکیل “ناتوی اسلامی” با سردی برخورد کرده، که به اعتقاد تحلیلگران این کار تمایل الجزایر به ایران و اراده نزدیکی به این کشور را نشان می دهند.
در مورد سوریه نیز دو کشور با یکدیگر اختلاف نظر دارند. ریاض از راه حل سیاسی از طریق مذاکره جدی میان مخالفان با حکومت سوریه البته با حذف بشار اسد از قدرت تاکید دارد، در حالی که الجزایر از همان ابتدا حامی بشار اسد بوده و همچنان از آن حمایت می کند. الجزایر با احترام به اراده ملت سوریه، به راه حل سیاسی بحران های موجود از طریق گفت و گوی همه جانبه و آشتی ملی معتقد است. رئیس کنونی اتحادیه عرب با اشاره به این که موضع الجزایر درخصوص دخالت های خارجی مشخص است، نسبت به شرایط سوریه که دیر زمانی نمادی برای زندگی مسالمت آمیز به شمار می رفت، ابراز تاسف کرده است. وزیر امور خارجه مصر نیز جمعه در واکنش به بازگشت دوباره سوریه به اتحادیه عرب، گفته که سوریه دیر یا زود باید به اتحادیه عرب بازگردد. ابراهیم الجعفری، وزیر امورخارجه عراق هم در نشست این اتحادیه عنوان داشته، نمی توان بیش از این غیبت سوریه را از اتحادیه عرب تحمل کرد، در حالی که سوریه مغز کشورهای عربی است.
با اینکه امید نمی رود اتحادیه عرب در اجلاس آینده خود تصمیمات سرنوشت سازی در رابطه با مسائل منطقه اتخاذ کند، اما به نظر می رسد، که این نهاد عربی در طول عمر 58 ساله خود با چالش ها و فراز و نشیب های فراوانی روبرو بوده است. در عین حال جهان عرب با مشکلات عدیدهای از جمله: مشکلات بیکاری و آموزشی، بحرانهای منطقهای (که بدنه و کالبد جهان عرب را نابود می کند و برای آنها راهکاری ایجاد نمی شود) روبرو است.
به نظر می رسد اتحادیه عرب در شرایط کنونی قادر به تاثیر و تغییر دادن اوضاع جهان عرب نیست. اختلافات و گرایشهای سیاسی مختلف مانع از وحدت دیدگاه میان اعضای آن شده و سران عرب در حل مشکلات کشورهای عضو همچون سوریه، یمن، لیبی و نیز فلسطین عاجز هستند. در مجموع می توان گفت، که اتحادیه عرب همچنان مجمعی سرشار از اختلاف و چند دستگی است، که این حجم اختلافات در مواضع کشورهای عربی میتواند نشان دهنده انشقاق و تشکیل دو قطبی در این اتحادیه باشد. با این همه در حالی که ریاست جدید اتحادیه عرب نیز برعهده کشوری است، که در مواضع کاملاً در مسیر مخالفتا عربستان قرار دارد شاید این گزینه خالی از وجه نباشد که بزودی شاهد تشکیل مجموعه دیگری از کشورهای عربی حول عنوان و ساختاری جدید، فارغ از انحصارگرایی و تاثیرات کشورهایی خاص باشیم.
نظرات(۰ دیدگاه)